فایل آموزشی شماره ۱۲: قانون تسلیم
دانلود فایل ویدئویی شماره ۱۲: قانون تسلیم با کیفیت معمولی
دانلود فایل ویدئویی شماره ۱۲: قانون تسلیم با کیفیت HD
دانلود فایل صوتی شماره ۱۲: قانون تسلیم با پسوند MP3
امروزه در بیشتر کتابها و آموزشهای مربوط به موفقیت گفته میشود که هرگز تسلیم نشو و برای رسیدن به اهداف و آرزوهایت بجنگ، شاید بعضی از شما هم شنیده باشید که میگویند برای رسیدن به اهداف و خواستهها باید رها و تسلیم باشید.
سؤال من از شما این است که کدامیک درست است، تسلیم شدن یا تسلیم شدن جنگیدن و یا رها بودن؟
پس از خواندن بیش از ۴۰۰ کتاب در حوزهی موفقیت و دیدن آموزشهای بسیاری در این حوزه متوجه این موضوع شدم که بیشتر افرادی که در حوزهی موفقیت آموزش ارائه میدهند خودشان هم به معنای واقعی موفقیت را در زندگیشان تجربه نکردهاند و فقط یک سری صحبتها و جملات را از دیگران نقلقول میکنند.
حال میخواهم به شما بگویم تسلیم بودن واقعی و درست به چه معناست؟
آیا برای رسیدن به خواستهها و آرزوهایمان باید تسلیم و رها باشیم یا نباید تسلیم شویم و باید بجنگیم؟
اگر باید تسلیم و رها باشیم معنای درست این تسلیم و رها بودن چیست؟
همانطور که در فایلهای قبل توضیح دادم اختلاف بسیار زیادی بین دانستن و احاطه داشتن وجود دارد.
زمانی که شما موضوعی را میدانید مسیر دقیق و درستی در ذهن و مغز شما ایجاد نشده و در واقع مسیرهای عصبی و کانالهای نورونی شکل نگرفتهاند، اما زمانی که شما به موضوعی احاطه دارید مسیرهای عصبی و کانالهای نورونی در مغز شما ایجادشده و شکلگرفتهاند.
در این صورت است که اتفاقات به شکل معجزهآسایی برای شما پیش میآیند.
من هم به این دلیل تصمیم به ضبط این فایل آموزشی گرفتم که دیدم در کتابهای معروفترین نویسندههای جهان این موضوع عنوانشده که برای رسیدن به اهدافت بجنگ و تسلیم نشو و این موضوع ۱۰۰ درصد اشتباه و نادرست است و اگر شما این راه را پیش گرفتید هیچگاه به اهدافتان راحت و لذتبخش نخواهید رسید.
بگذارید اینگونه برایتان بیان کنم: در جهانی که همه به شما میگویند برای رسیدن به اهدافت هرگز تسلیم نشو، من به شما میگویم که بهترین کار برای رسیدن به آرزوها و خواستههایتان تسلیم شدن است.
به یاد داشته باشید که اگر به معنای درست در راه رسیدن به اهداف و آرزوهایتان تسلیم بودید شاهد معجزههای پیدرپی و بینظیر خواهید بود.
قرآن کریم
فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ ۚ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ(ال عمران۲۰)
اگر با تو از در مجادله درآمدند، بگو: من و پیروانم تسلیمشدگان در برابر خداییم و به اهل کتاب و امیان بگو: آیا تسلیمشدهاید؟ اگر تسلیمشدهاند هدایت یافتهاند و اگر سرپیچی کردند بر تو تبلیغ است و بس و خداوند به حال بندگان بیناست.
در آیه فوق ارتباطی بین تسلیم بودن و هدایت شدن وجود دارد.
معنای درست قانون تسلیم
تسلیم بودن به معنای تنبلی و بیمسئولیتی نیست بلکه دو معنا و مفهوم مهم و اساسی دارد:
- داشتن دیدگاه و نگرش درست و مثبت نسبت به هر موضوعی
- واگذاری چگونگی به کائنات و خداوند متعال
داشتن دیدگاه و نگرش درست و مثبت نسبت به هر موضوعی
برای مثال شما میخواهید با اتومبیل خود به محل کارتان بروید و زمانی که از خانه بیرون میآیید مشاهده میکنید که اتومبیلتان پنچر است.
تسلیم بودن در اینجا به معنای آن است که دیدگاهتان را نسبت به پنچر بودن اتومبیلتان تغییر دهید و بگویید چه اتفاق خوبی شاید قرار بود که من جلوتر تصادف بدی کنم و این پنچر بودن باعث شد که این اتفاق بد نیفتد.
مثالی دیگر: درگذشته در چین قحطی و جنگ و گرفتاری بود و پدری برای فرزند خود دعا و طلب خیروبرکت کرد. چند روز بعد آن فرزند از روی اسب افتاد و پایش شکست و همه به آن پدر گفتند: چه اتفاق بدی.
پدر که نگرش درستی داشت بیان کرد من فکر نمیکنم که این اتفاق بد باشد و به نظر من اتفاق خوبی است. چند روز بعد سربازان برای جنگ به دنبال جوانان آمدند و زمانی که به آن پسر رسیدند دیدند پایش شکسته است و از بردن آن پسر به جنگ منصرف شدند.
در واقع اگر شما تسلیم باشید و نسبت به هر موضوعی نگرش مثبت و درستی داشته باشید درک خواهید کرد که هیچ اتفاق بدی وجود ندارد و اگر شما همیشه احساستان را مثبت نگهدارید در نهایت همهچیز به نفع شما پیش میرود و تمام آن اتفاقهای بهظاهر بد از دید شما، سبب به وجود آمدن اتفاقات بهتری در زندگی شما میگردد.
پس اولین و مهمترین موضوع برای تسلیم بودن این است که شما باید چگونه دیدنتان را عوض کنید.
به قول بزرگی میگفت: چگونه دیدنت را عوض کن تا چگونه فکر کردنت عوض شود و چگونه فکر کردنت را عوض کن تا چگونه زیستنت عوض شود.
واگذاری چگونگی به کائنات و خداوند متعال
بعد از درک موضوع اول درک و بهکارگیری این موضوع یعنی واگذاری چگونگی به کائنات و خداوند متعال و تمرکز نکردن روی چگونگی، مهمترین فاکتور در تسلیم بودن و رها بودن برای رسیدن به آرزوها و خواستهها میباشد.
شاید شما فیلم راز را دیده باشید. در این فیلم سه مرحله برای جذب آرزوها وجود دارد که مرحله اول درخواست کردن مرحله دوم پاسخ دادن جهان هستی و کائنات و مرحله سوم دریافت کردن میباشد.
بیش از ۹۵ درصد انسانها مرحله اول و دوم را انجام میدهند اما در مرحله سوم یعنی دریافت کردن بهشدت گیر میکنند و هیچگاه خواستههایشان را دریافت نمیکنند که دلیل آن تسلیم نبودن و رها نبودن و در واقع هم ارتعاش نبودن با خواسته و آرزوهایشان است.
باید اجازه بدهید که کائنات از راهی که شما حتی فکرش را هم نمیکنید خواستههایتان را وارد زندگیتان کند که این امر نیاز به تسلیم بودن و رها بودن دارد.
شاید تاکنون در کتابها و آموزشهای مربوط به موفقیت به شما گفتهاند که به این فکر کن که چگونه میخواهی به خواستهات برسی و راههای احتمالی را یادداشت کن و روی آن راهها بهشدت تمرکز کن.
باید به شما بگویم که هیچکدام از انسانهایی که واقعاً به تمام خواستهها و آرزوهایشان در این جهان رسیدهاند بههیچعنوان روی چگونگی رسیدن به این اهداف هیچ تمرکزی نداشتهاند زیرا ۹/۹۹% اتفاقاتی که میتواند بیفتد و خواستههایتان را وارد زندگیتان کند در حیطه دید شما نیست و خداوند از راهی روزی و آرزوی شما را وارد زندگیتان میکند که به عقل شما هم نمیرسد.
اگر شما روی چگونگی تمرکز کنید ازآنجاییکه به عقلتان نمیرسد دچار شک، ترس، تردید، اضطراب و استرس میشوید و تمام این احساسها و ارتعاشات متناقض با ارتعاش خواسته و آرزوی شماست که بهسرعت آن آرزو را از شما دور میکند.
پس آموختید که شما باید بدانید که همهچیز در این جهان از انرژی ساختهشده، انرژی شبیه به خود را جذب میکند، ذهن انسان قویترین گیرنده و فرستندهی ارتعاش و انرژی در جهان است و افکار ما ذرات فیزیکی هستند که حول خود میدان جاذبهای دارند و در جهان حرکت میکنند و هم جذب میکنند و هم جذب میشوند.
اینها تنها مسائلی است که شما باید بدانید یا در واقع شما باید در قانون پایه استاد شوید و از تواناییهای خود باخبر باشید و به آرزو و خواستههایتان فکر کنید و بههیچعنوان به راههای رسیدن به آن فکر نکنید و تمرکز نکنید و در واقع تسلیم باشید.
توجه داشته باشید که استفاده به ترتیب از این آموزشها بسیار حائز اهمیت است . پیشنهاد میکنم برای باورسازی بیشتر و بهتر هر فایل آموزشی را حداقل ۱۰ بار گوش کنید .
برای همهی شما آرزوی بهترینها را دارم
شاد و پیروز باشید
باسپاس ازاستاد کلاهی،من بارها وبارها آموزشهای شما رو ازدیگر اساتید وکتابها گرفته ام اما شما خیلی راحت وقابل فهم وروان مطالب راانتقال میدهید ،بسیار عالی
درود بر شما
خدا رو شکر .ممنون از شما
درود استاد گرامی
چگونه بین ذهن و آگاهی را تشخیص دهیم.
وایا وقتی باورها مونو درست میکنیم یعنی رو ذهن کارمیکنیم آگاهیمون بیشتر میشود.
و آیا فقط با آگاهی باید زندگی کنیم.
اینکه آیا خود ما آگاهی هستیم
آیا اهداف را نباید به کسی گفت.
باتشکر
درود بر شما
بهتره بگیم چگونه فرق وسوسه و نجوای ذهن رو با اگاهی و الهامات رو تشخیص بدیم؟
وسوسه و نجوا در ذهنه و جنس احساسش از احساسات ناامیدی، ترس، خشم، اضطراب و استرس هستش اما اگاهی و الهامات در جایگاه دله و جنس احساساتش از جنس امید، اگاهی، عشق، لذت و سپاسگذاری هستش.
وقتی باورهامون شفاف تر بشه اگاهی بیشتری رو میتونیم دریافت کنیم. اگاهی که از قبل هم بوده ولی ما دریافت نمیکردیم. اگر با احساس خوب زندگی کنید اگاهی رو دریافت میکنید. ما یک موجود ارتعاشی هستیم که درونمون هم تمام اگاهی های جهان هستی نهفته اس و زمانی میتونیم از اون استفاده کنیم و اونو دریافت کنیم که احساس فوق العاده ای داشته باشیم.
اینکه اهداف رو به کسی بگین یا نگین به روحیات و قدرت خودتون ربط داره مثلا اگر گفتین و مسخره شدین چه واکنشی دارین؟ ایا اصلا اهمیت داره یا نه