قانون جذب چیست؟ هر آنچه از قانون جذب باید بدانید + آموزش رایگان
آیا میدانید که همهی ما در هرلحظه در حال خلق زندگیمان هستیم؟
یا میدانستید که تمام انسانها آگاهانه یا ناخودآگاه از قانون جذب استفاده میکنند؟
اگر بهصورت آگاهانه و کاملاً درست از قانون جذب استفاده کنید میتوانید آنگونه که میخواهید زندگیتان را خلق کنید.
در مجموعه مقالات قانون جذب قصد داریم تا شما را با این قانون جهان هستی بهصورت کامل آشنا کنیم و به شما سازوکار این قانون را آموزش دهیم. با ما در این مجموعه مقالات همراه شوید.
درواقع قانون جذب کشف جدیدی نیست و قانونی است که جهان هستی هرلحظه با آن پیش میرود و درحالتوسعه و گسترش است.
چه قبول داشته باشید و چه نداشته باشید یا چه بخواهید یا نخواهید این قانون مثل خیلی قوانین دیگر در جهان هستی در حال رقم زدن تجربیات شما است.
بیش از ۹۰ درصد انسانها بهصورت ناآگاهانه و ناخودآگاه از این قانون به ضرر خود استفاده میکنند و تجربیات تلخی را وارد زندگیشان میکنند؛ اما درصد کمی هم هستند که از این قانون بهصورت آگاهانه و حرفهای استفاده میکنند و آنگونه که میخواهند زندگیشان را خلق میکنند.
درواقع هر فردی که کمی هوشمندانه دیدگاهش را به زندگی تغییر دهد و بتواند این قانون را آگاهانه به کار گیرد میتواند زندگیاش را بهخوبی رهبری کند.
آنچه در این مطلب میخوانید!
جهان هستی از چه چیزی به وجود آمده است؟
همهی ما میدانیم که کوچکترین ذره تشکیلدهندهی هر چیزی در جهان هستی اتم است حال اگر اتم را بشکافیم به ذرات درون اتمی میرسیم و درنهایت هم به انرژی.
همهچیز در این جهان از انرژی تشکیلشده است. ماشینی و خانهای که میبینید، هواپیمایی که در آسمان پرواز میکند و حتی خودمان
قانون پایستگی انرژی چیست؟
بیانگر این است که انرژی نه خودبهخود به وجود میآید و نه از بین میرود بلکه از حالتی به حالتی تبدیل میشود یا از شکلی به شکلی
مفهوم قانون جذب
بیانگر این است که انرژیهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند افکار ما هم بهنوعی انرژی میباشند. درواقع افکار ما ذرات فیزیکی هستند که در جهان حرکت میکنند و حول خود میدان جاذبهای دارند که هم مشابه خود را جذب میکنند و هم به مشابه خود جذب میشوند.
قانون جذب مفهومی است که سالیان سال در فرهنگ ادبیات و اشعار شعرای ما وجود داشته است و تمام جنبههای زندگیمان را در برگرفته است.
تا در طلب گوهر کانی کانی
تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهی رمز گر بدانی دانی
هر چیز که در جُستن آنی آنی
خوب خوبی را کند جذب این بدان
طیبات و طیبین بر وی بخوان
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرمگرمی را کشید و سرد و سرد
قسم باطل باطلان را میکشند
باقیان از باقیآنهم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذباند
نوریان مر نوریان را طالبند
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما اید نداها را صدا
در تمام ادیان گفتهشده که:
هر چه بکارید معادل همان را برداشت میکنید و تمام کردار شما به سمت شما بازخواهند گشت.
در علم فیزیک گفتهشده که:
انرژیهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند چندین سال قبل با دیدن فیلم راز متوجه شدم که چنین قانونی وجود دارد. از آن زمان شروع به استفاده از قانون جذب کردم اما بهدرستی درک نکرده بودم که این قانون چگونه کار میکند و فکر میکردم که اگر فقط به خواستههایم فکر کنم میتوانم آنها را جذب کنم.
درست در فیلم راز مخصوصاً در ترجمه فارسی آنهم به همین صورت گفتهشده است که به آنچه فکر کنید برای شما اتفاق میافتد اما موضوع به همین سادگی هم نیست زیرا قانون جذب افکار شمارا به شما ثابت نمیکند بلکه باورهای شمارا به شما ثابت میکند.
قانون جذب به این صورت هم نیست که یکجا بنشینید و به خواستههایتان فکر کنید و آن خواستهها از آسمان برایتان بیفتند بلکه زمانی که شما افکار غالب یا باورهایتان را درست کنید به مسیری هدایت میشوید که به آن اهداف میرسید.
باور و قانون جذب
آیا میدانید که قانون جذب به افکار شما پاسخ نمیدهد بلکه به باورهای شما پاسخ میدهد؟
آیا افرادی را دیدهاید که سالهاست مثبت فکر میکنند اما اتفاق مثبت و خارقالعادهای را جذب زندگیشان نمیکنند؟ به نظر شما دلیلش چیست؟
همانطور که بارها گفتم شما باید به قوانین احاطه پیدا کنید و دانستن قوانین بهتنهایی کافی نیست. تفاوت بسیار زیادی بین دانستن و احاطه داشتن وجود دارد در این قسمت میخواهم به شما آموزش دهم که چگونه میتوانید به مکانیزم دقیق عملکرد قانون جذب احاطه پیدا کنید.
مکانیزم دقیق عملکرد قانون جذب
همانطور که میدانید همهچیز در جهان از انرژی تشکیلشده و طبق قانون جذب انرژیهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند. افکار ما هم ذرات انرژی هستند.
تا این قسمت متوجه شدیم که ما بهعنوان اشرف مخلوقات میتوانیم با این قابلیتهایمان و قوانین تغییرناپذیر جهان هستی هر آنچه را که میخواهیم در زندگیمان خلق کنیم.
اما خیلیها شنیدهایم که به هرچه فکر کنیم برایمان اتفاق میافتد. در فیلم راز بخصوص در ترجمه فارسی آنهم به همین صورت گفتهشده است که به هر آنچه فکر کنید آن را جذب میکنید.
اما باید به شما بگویم که به این صورت نیست و در فیلم راز از کلمهی (اتنشن) یا توجه کردن استفادهشده که بهاشتباه در فارسی به فکر کردن معنا شده است.
توجه کردن تفاوت بسیار زیادی با فکر کردن دارد. توجه کردن یعنی دیدن، شنیدن، صحبت کردن، ایده پردازی کردن، فکر کردن و غیره درواقع فکر کردن یکی از انواع توجه کردن است.
شما به هر آنچه توجه کنید افکاری را در ذهن شما به وجود میآورد و اولین گام در پروسه جذب کردن توجه کردن است اگر شما بتوانید کانون توجه خود را بر روی خواستههایتان متمرکز کنید افکاری از جنس خواستههایتان را در ذهنتان به وجود میآورید.
فکر ما حاصل توجهات ما است. اگر شما فردی هستید که مدام به خواستههایتان توجه میکنید افکاری از جنس خواستههایتان در ذهن شما به وجود میآید.
تکرار مداوم این افکار باعث ایجاد کانالهای نورونی در مغز ما میشود که این کانالهای نورونی انتقال انرژی، اطلاعات و دادهها را انجام میدهند و درنهایت باورهای ما را میسازند.
باورهای ما بسیار حائز اهمیت هستند زیرا جهان هستی باورهای ما را به ما ثابت میکند نه افکارمان را و همانطور که گفتم توجهات ما، افکارمان را به وجود میآورند.
خیلی از انسانها با دیدن فیلم راز نهتنها به سمت خواستههایشان هدایت نشدند بلکه از خواستههایشان با سرعت هر چه بیشتر دور شدند زیرا دستورالعمل جذب خواستههایشان را مطابق با قانون جذب یاد نگرفتند و به همین دلیل بود که به سمت خواستههایشان بهدرستی هدایت نشدند.
توجه کردن ← افکار ← باور ← احساس
اگر بخواهم خیلی حرفهای در مورد قانون جذب با شما صحبت کنم باید بگویم که قانون جذب دقیقاً و مستقیماً به افکار شما پاسخ نمیدهد بلکه به باورهای شما و احساسات شما پاسخ میدهد.
مکانیزم دقیق عملکرد قانون جذب به این صورت است که این قانون افکار غالب شما یعنی باورهای شما را به شما ثابت میکند.
برای مثال شما برای مدتی طولانی افکاری را در ذهن خود تکرار میکنید. تکرار مداوم این افکار در ذهن شما باورهایی را به وجود میآورند و این باورها احساساتی را در درون شما آشکار میکنند.
جهان هستی تمامی باورهای شما چه درست و چه غلط را به شما ثابت میکند. برای مثال اگر شما باور داشته باشید که دوست خوب و یا انسان فوقالعاده برای دوستی کم است جهان هستی و قانون جذب هم همین را به شما ثابت میکنند یعنی شرایطی را برای شما به وجود میآورند که شما دوست خوب و انسان فوقالعاده نبینید.
همینطور اگر شما باور داشته باشید که دوست خوب و یا انسان فوقالعاده برای دوستی زیاد است جهان هستی و قانون جذب شرایطی را برای شما فراهم میکنند که به شما ثابت شود دوست خوب و یا انسان فوقالعاده برای دوستی زیاد است.
درواقع مهیا شدن شرایط و ثابت شدن باور شما به خودتان بدینصورت است که ایدهای در ذهن شما به وجود میآید یا افرادی را میبینید که آن شرایطی را که شما باور دارید به شما ثابت میکنند و درواقع محیط اطراف شما شبیه باورهای شما میشود.
از کجا بدانیم که کدام باور درست و کدام باور برای ما نادرست است؟ چرا در اینجا میگویم برای ما؟ زیرا هرکدام از ما در دنیایی مختص به خود زندگی میکنیم و واقعیت زندگی ما واقعیت زندگی همه انسانها نیست.
برای مثال اگر ما فردی هستیم که تابهحال دوستان خوبی نداشتهایم نمیتوانیم بگوییم که همهی انسانها بد هستند زیرا اینیک باور نادرست در درون ما بوده و جهان هستی و قانون جذب این باور ما را به ما ثابت کردهاند.
انسانهای زیادی هم وجود دارند که میتوانند ادعا کنند که همهی انسانها بینظیر و عالی هستند.درواقع اگر باوری دارید که حتی یک نفر خلاف آن را میتواند ثابت کند آن باور میتواند اشتباه باشد.
منظور از اشتباه بودن یعنی به مسیری ناخوشایند شما را هدایت میکند زیرا ما چیزی به نام درست و غلط نداریم بلکه باوری داریم که ما را به سمت خواستههایمان هدایت میکند و یا باوری که ما را به سمت ناخواستههایمان هدایت میکند.
برای شخص ما باوری درست است که ما را قدرتمندتر میکند نه ضعیفتر. برای مثال اگر شما فردی هستید که سرمایه چندان زیادی ندارید نباید باور کنید هرکسی که ثروتمند شده سرمایه زیادی داشته است زیرا در این صورت شما هیچوقت ثروتمند نخواهید شد و این باور یک باور تضعیفکننده برای شما است.
باور قدرتمند کننده برای شما این است که هرکسی که ثروتمند شده فردی خودساخته بوده و هیچگونه سرمایهای در ابتدای شروع به کار نداشته است.
اگر میخواهید این باور را در خود و ضمیر ناخودآگاهتان تقویت کنید باید الگوهایی را پیدا کنید که خودساخته و بدون سرمایه اولیه کار خود را شروع کردهاند و هماکنون بینهایت ثروتمند هستند.
در جهان آماری وجود دارد که بیانگر این است که ۸۷ درصد ثروتمندان جهان میلیونرهای خودساختهای هستند که از دل فقر به ثروت رسیدهاند.
حق با همه است!
درمورد قانون جذب به راستی می توان گفت که همه افراد حق دارند. یعنی هر دو گروه گفته شده در بالا به واقع حرف های منطقی و کاملا درستی دارند.
به بیان بهتر یکی از عجایب این قانون که باعث شده است جذابیت آن چند برابر شود، همین است که همه استدلال های مخالف و موافق در آن اثبات می شود. در نگاه اول به نظر می رسد چنین چیزی عملا امکان پذیر نباشد.
یعنی ما قانونی را نداریم که همزمان دو چیز کاملا عکس در آن صادق باشند. اما اگر کمی به دنیای اطراف خود بیشتر دقت کنیم، متوجه می شویم که یک مفهوم بسیار بزرگ و مهم در دنیا وجود دارد که همه استدلال ها و همه منطق ها را در خود جای داده است بدون آن که اصل وجودی خود را نقض کند و آن مفهوم چیزی جز ” زندگی ” نیست.
در کلام بهتر زندگی مفهومی پیچیده ولی ساده است که می تواند در عین سادگی بسیار هم سخت باشد. بسیاری از شاعران و نویسندگان و فیلسوفان بزرگ از گذشته ها و قرن های دور تا به امروز سعی کردند تعریف های بسیاری برای زندگی داشته باشند.
به طور مثال داستایفسکی زندگی را سنگ بزرگی روی سر انسان ها می داند در حالی که سهراب سپهری زندگی را به اندازه یک پر کاه سبک و شناور می داند. مهمتر از این تعاریف این است که همه این تعاریف در مورد مفهوم زندگی درست است و هیچ کس نمی تواند آن ها را نقض کند.
همانطور که گفتیم زندگی در عین حالی که بسیار ساده و دلچسب به نظر می رسد، می تواند سخت و پیچیده هم باشد. این چیزی است که به خوبی همه ما آن را درک می کنیم.
پس مفهومی به نام ” زندگی ” وجود دارد که توانسته استدلال های متناقض را در دل خود جای دهد. این ما را به این نکته می رساند که قانون جذب نیز می تواند همچون زندگی استدلال ها و منطق های مختلفی را در دل خود جای دهد.
اما بهتر است کمی بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم.
قانون جذب، یک قانون انسانی
ما از ابتدای این متن تا به اینجا مدام از عنوان ” قانون جذب” استفاده کرده ایم. به نظر شما “قانون” به چه معنی است؟ پاسخ به این سوال می تواند نظر ما را در مورد جذب تغییر دهد.
قانون برای اولین بار زمانی به کار برده شد که انسان دانست برخی از اتفاقات تکرار پذیر هستند. یعنی یک روند به صورت طبیعی ( انسانی ) از ابتدا تا انتها کاملا مشخص است و نتیجه مشخصی دارد و این روند کاملا تکرار پذیر است.
پس قانون عملا مفهومی است که بر اساس تکرار پایه گذاری شده است. یعنی چیزی که قابلیت اجرای دوباره و دوباره داشته باشد، قانون نامیده می شود. اما مسئله بسیار مهم این است که غالب قانون هایی که وجود دارد، طبیعی است.
یعنی هر چه که ما اسمش را قانون گذاشتیم از دل طبیعت کشف شده است. تمام قوانین ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست شناسی و سایر علوم همه و همه بر مبنی طبیعت بوده است. نکته بسیار مهم این است که طبیعت یک مفهوم ثابت و یکتا دارد.
یعنی اگر قرار باشد آب در ۱۰۰ درجه به جوش بیاید، همیشه به جوش می آید. اینگونه نیست که طبیعت آمازون بگوید من دوست دارم آب را در ۲۰۰ درجه و طبیعت استرالیا بگوید من دوست دارم آب را در منفی ۲۰ درجه به جوش بیاوریم! طبیعت به طور کلی یکتاست، پس قوانین ناشی از آن نیز یکتا خواهند بود.
مسئله انسان
با توجه به این مسئله، انسان نیز ناخودآگاه سعی کرد که قوانین انسانی خود مانند قوانین حکومتی و انسانی خود را بر اساس یکتایی طبیعت ایجاد کند. یعنی یک سری قوانینی که تحت هر شرایطی تغییر نکند و برای تمامی انسان ها به صورت یکسان اجرا شود.
اما اتفاقی که رخ داد این بود که این قوانین امروز ناکارآمد به نظر می رسد و این یک دلیل بسیار ساده و مشخص دارد، انسان ها مانند طبیعت یکتا نیستند. ما یک طبیعت داریم اما میلیاردها انسان روی کره زمین زندگی می کنند که هر کدام شخصیت خودشان را دارند و می توانند بر اساس شخصیت و ذات خودشان تصمیم بگیرند.
بنابراین عملا نمی توان قوانین یکتایی برای آن ها داشت. پس اگر بخواهیم دقیق تر و البته به صورت خلاصه تر بگویم، به طور کلی قوانین یا طبیعی و یکتا هستند و یا انسانی و متغیر! به نظر شما قانون جذب می تواند جزو کدام یک از این قوانین باشد؟
یک تعریف برای قانون جذب
بنابراین آن چیزی که تا اینجای کار کاملا مشخص است این است که قانون جذب یک قانون کاملا انسانی است، زیرا به زندگی انسان ربط دارد و ظاهرا نشانه ای از طبیعت در آن دیده نمی شود. همین موضوع باعث شده است که قانون جذب درست مانند زندگی همه انسان ها متغیر و عجیب باشد.
زندگی نیز خود به خود یک قانون است. قانونی که هیچ کس نتوانسته تعریفی دقیق از آن داشته باشد و یا این که آن را نقض کند. پس تا اینجای متن می توانیم به این نکته اشاره کنیم که تا الان هر چیزی که راجع به قانون جذب شنیده اید و فکر می کنید کاملا درست است و ما به هیچ عنوان قصد نداریم آن ها را زیر سوال ببریم!
اما مسئله مهم این است که برای داشتن یک نتیجه مشخص و البته واحد باید تعریف و اساس مشخصی در بحث داشته باشیم. پس نمی توانیم بر اساس گستردگی بالای قانون جذب در مورد آن صحبت کنیم. لازم است که به هر حال برای خودمان یک تعریف مشخص و واضح داشته باشیم تا بتوانیم به واسطه آن ادامه این مسیر را با یک دیگر برویم.
به نظر ما، قانون جذب یعنی زندگی و زندگی یعنی قانون جذب. در واقع علت تشابه عجیبی که در ابتدای این مقاله نیز به آن اشاره کردیم همین مفهوم است که قانون جذب عملا خود زندگی است و زندگی چیزی جز قانون جذب نیست.
بگذارید برای این تعریف استدلالی داشته باشیم. وقتی به قانون جذب نگاه می کنیم، متوجه می شویم که از بخش های مختلفی ایجاد شده است. بخش های قانون جذب عبارتند از ذات انسان، روابط او در اجتماع و تاثیر طبیعت بر این قانون.
خب حالا به تعاریف زندگی نگاه کنید. آیا تعریفی را می توانید برای زندگی پیدا کنید که غیر از این بخش ها داشته باشد؟ پس در ساده ترین حالت و مشخص ترین تعریفی که می توانیم از قانون جذب داشته باشیم این است که این قانون، خود زندگی است.
از همین روست که می تواند باعث موفقیت و پیروزی و حتی شکست ما شود. نظر شما چیست؟ به نظر هر تعریفی که از قانون جذب داشته باشید می تواند در دل این تعریف بگنجد.
استدلالی برای اثبات قانون جذب
راستش را بخواهید اگر شما بتوانید زندگی را نقض کنید و رای به نفی آن بدهید می توانید قانون جذب را نیز نقض کنید. قانون جذب یک قانون است. پس تکرار پذیری را دارد و این تکرار پذیری در طول قرن حاضر به خوبی رصد شده است.
مسئله ای که وجود دارد این است که این قانون به سبب انسانی بودن آن که در بالاتر توضیح داده شد، کمی غیر متعارف تر از قوانین فیزیک و ریاضی است. اما به هر حال درست مانند زندگی که از قوانین مختلف درون خود تبعیت می کند و از آن ها عدول نمی کند در مورد قانون جذب نیز همچنین مسئله ای را شاهد هستیم.
برای درک این مسئله به استدلال زیر که در مقاله ” اولین قدم برای عمل به قانون جذب ” به طور کامل از آن سخن رفته است توجه کنید.
ارسال و دریافت انرژی توسط ذهن
سیستم و آناتومی بدن انسان بسیار جذاب و جالب توجه است. احتمالا موضوع ارسال و دریافت انرژی توسط ذهن انسان را شنیده باشید و شاید آن را باور کرده باشید. اما این مسئله از نظر فیزیولوژی نیز قابل اثبات است.
عصب های داخل بدن انسان به واسطه انتقال جریان الکتریکی بسیار کوچک کار می کنند. یعنی وقتی عصب های بدن شما پیامی را منتقل می کنند این پیام به واسطه ایجاد یک جریان الکتریکی به مغز منتقل می شود و پیام برگشتی از مغز نیز به واسطه ایجاد جریان الکتریکی دیگری رخ می دهد.
بنابراین عملا در بدن انسان یک سیم کشی عظیمی از اعصاب وجود دارد که در دل خودشان انرژی های الکتریکی کوچک اما در تعداد بالا ( بسیار بالا ) منتقل می کنند. حال به ساختار مغز دقت کنید.
مغز به نوعی طراحی شده است که در دل این اعصاب محاصره شده است. از طرف دیگر مغز انسان مرکز اساسی ایجاد، ارسال و دریافت جریان های الکتریکی گفته شده است.
حال به یک قانون فیزیک دقت کنید. هرگاه در دل یک سیم جریانی به وجود می آید، میدان الکتریکی اطراف آن ایجاد می شود که قدرت دافعه یا جاذبه را دارد.
بنابراین عملا می توان گفت که وقتی از درون عصب های ما جریان الکتریکی عبور می کند می توان انتظار میدان الکتریکی را نیز داشته باشیم. اما به خاطر این که مقدار جریان الکتریکی بسیار کم و ناچیز است عملا این میدان حس نمی شود و هیچ تاثیر خاصی ندارد.
بنابراین بدن انسان عملا از سیم کشی هایی تشکیل شده است که میدان الکتریکی های مختلف اما بسیار کوچکی در آن ایجاد می شود. مرکز این سیم کشی ها مغز انسان است که درست در نقطه بالایی بدن ( مانند یک فرستنده و دریافت کننده امواج ) قرار گرفته است.
در این مرکز تمام سیم کشی های اساسی وجود دارد و اوج رد و بدل شدن پیام ها در آن جا رخ می دهد. یعنی اصولا باید در مغز انسان بیشترین انرژی های الکتریکی و در پی آن بزرگترین میدان های الکتریکی رخ بدهد. این اتفاق نیز رخ می دهد.
اما یک قانون دیگر فیزیک نیز وجود دارد که می گوید این میدان ها در صورتی که در جهت هم باشند، می توانند همدیگر را تقویت و اگر در خلاف هم باشند می توانند یکدیگر را تضعیف کنند. با توجه به این که ذهن انسان پر از جریان های الکتریکی همسو و غیر همسو است نمی توان انتظار داشت که یک میدان الکتریکی واحد و مجتمع داشته باشیم.
احتمالا وقتی که روی مسئله ای تمرکز داشته باشید متوجه این مسئله شده اید که ذهن شما داغ می شود و عملا این گرما را کاملا واضح می توانید لمس کنید. این موضوع ارتباط مستقیم با همان مسئله جریان های الکتریکی و میدان های الکتریکی ایجاد شده دارد.
بنابراین به طور کلی می توان گفت که مغز انسان به عنوان هسته اصلی ارسال و دریافت اطلاعات و بدن انسان به عنوان بدنه اصلی این آنتن می تواند باشد.
اما مسئله اصلی و مهم این است که این آنتن زمانی کارایی دارد که تمام یا اکثریت جریان های الکتریکی ذهن در یک سمت مشخص قرار بگیرد تا میدان الکتریکی بزرگی ایجاد شود. این میدان الکتریکی طبق قوانین فیزیک قدرت جذب و دفع دارد.
یعنی هر چیزی که بر اساس پایه و اساس این میدان باشد، آن را جذب و هرچیزی که بر خلاف آن باشد را دفع می کند. قانون جذب در واقع همچنین کاری می کند. یعنی می خواهد کاری کند که شما بتوانید این میدان را ایجاد کنید و سپس بر اساس میدان ایجاد شده به خواسته خودتان برسید.
بخش های مختلف قانون جذب
بر اساس استدلال و مثالی که داشتیم می توانیم قانون جذب را به چند بخش اساسی تقسیم کنید. اولین و مهمترین بخشی که به نظر می رسد باید برای رسیدن به نتایج مثبت نسبت به ایجاد آن اقدام کرد این است که ابتدا یاد بگیریم چگونه آنتن مغز خودمان را روشن کنیم.
یعنی کاری کنیم که سیگنال های ذهنی ما در یک مسیر قرار بگیرد. برای این منظور باید تمرین های مختلفی از جمله تمرین تمرکز را انجام دهیم.
این تمرین و سایر تمرین های مربوط به این بخش را سعی کردیم در مقالاتی تحت عنوان ” قدرت تکرار در قانون جذب “، ” قدرت نه گفتن در قانون جذب “، ” تمرکز، یک پله از قانون جذب ” و … مورد بررسی قرار دهیم.
بعد از این که تقریبا توانستیم بر اساس توانایی های درونی و ذهنی خودمان نیروی لازم برای روشن کردن آنتن مغزی خودمان ایجاد کنیم نوبت این است که یاد بگیریم چه پیامی را قرار است به بیرون منتقل کنیم.
در واقع ما تمام این کارها را انجام می دهیم و تمام قانون جذب را یاد می گیریم که بتوانیم به یک هدف و یک خواسته مشخص برسیم. بسیاری از ما حتی نمی دانیم که دقیقا به دنبال چه چیزی هستیم.
در کلام بهتر ما تنها به مفاهیمی تحت عنوان موفقیت، ثروت و … دل خوش کرده ایم.
اگر کسی از ما بپرسد که موفقیت چیست؟
ثروت مورد نظر شما چقدر است؟
چه خواهیم گفت؟
در کلام بهتر ما حتی نمی دانیم که ۱۰ میلیون تومان پول می تواند برای ما کافی باشد یا ۱۰ میلیارد تومن پول ؟
تنها چیزی که می دانیم این است که یاد گرفته ایم در این چنین شرایطی بگوییم که هرچه بیشتر بهتر! در کلام بهتر ذات انسان نمی توان این چنین مفاهیم کلی را تبدیل به یک پیام کند.
ما باید یاد بگیریم که دقیقا به دنبال چه چیزی هستیم. در این مسیر مواردی مانند علاقه، استعداد و تفکر ما تاثیرگذار است. در مورد علاقه و استعداد باید گفت که بهترین حالت آن این بود که در کودکی و زمانی که به مدرسه می رفتیم علاقه و استعداد ما کشف می شد اما متاسفانه به هر دلیلی این امکان وجود نداشته است.
حال باید خودمان بتوانیم با خودمان کنار بیاییم تا بتوانیم دقیقا بدانیم چه چیزی را می خواهیم. در این موارد نیز سعی شده است در مقالاتی مانند ” قانون جذب و عشق زندگی ” صحبت کنیم.
بخش دیگر قانون جذب
بعد از این که توانستیم آنتن را روشن کنیم و پیام را بشناسیم، نوبت این است که بدانیم چگونه این پیام را به بیرون منتقل کنیم. این جاست که مسائل اجتماعی و طبیعی وارد کار می شود.
در کلام بهتر آن چیزی که باعث می شود قانون جذب در چشم بسیاری از مردم چندان واقعی به نظر نرسد این است که قانون جذب ادعا می کند می تواند دنیا را آن گونه که شما بخواهید بچرخاند.
این مسئله شدنی است به شرطی که شما بدانید و بفهمید که دنیا چیست و قرار است چگونه کار کند. در این میان مسائلی مانند روابط اجتماعی و قوانین طبیعی اهمیت بالایی پیدا می کند.
به طور مثال وقتی همسر شما با شما در مسیر قانون جذب حضور نداشته باشد، چگونه انتظار دارید که زندگی شما متحول شود. به هر حال شما تحت سیطره جامعه و روابط خود قرار دارید این روابط هستند که بعد مهمی از شخصیت شما را می سازند.
در این بین چگونه می توانید انتظار داشته باشید که بدون شناخت جامعه و شرایط مختلف آن و روابطی که در آن قرار دارد بتوانید آن را تغییر دهید.
در این موارد سعی شده است در بخش دوم قانون جذب تحت عنوان ” رابطه در قانون جذب ” و سایر مقالات وابسته به آن صحبت شود.
رابطه در قانون جذب
وقتی به این بخش های قانون جذب نگاه می کنیم متوجه می شویم که قانون جذب به واقع یک قانون ساده و یک خطی نیست. بلکه قانونی چند وجهی است که برای درک آن باید جنبه های مختلفی از زندگی را مورد واکاوی قرار دهیم.
در نظر داشته باشید که همین موضوع نیز به خوبی نشان می دهد، قانون جذب برای هر انسان می تواند روش خاص و منحصر به فردی داشته باشد و هر کسی برا اساس قدرت درونی و ذاتی و استعدادی که دارد مسیر مشخص و نتیجه ای مجزا نسبت به دیگران می گیرد.
یادتان باشد که قانون جذب یک قانون انسانی است. هیچگاه هیچکس نمی تواند برای کسی راهی مشخص در این قانون مشخص کند. آن چیزی که ما در مقالات گفته شده در این متن آورده ایم، راهی کلی است که می تواند بر اساس شخصیت هر فرد متغیر باشد.
زمان، بعدی که نمی توان آن را فراموش کرد
ما از ابتدای متن تا به اینجا، سعی کردیم ابعاد مختلف قانون جذب و شباهت های آن به مفهوم زندگی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. تقریبا این ابعاد به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفت. اما هنوز یک بعد مانده است که هیچ کلامی از آن گفته نشده است.
بعد زمان، بعد عجیب، جذاب و بسیار ساده و در عین حال پیچیده است. زمان چیزی است که ما را می سازد. گذشته و حال و آینده ما را شکل می دهد و عملا زندگی چیزی جز صدای تیک و تاک ساعت نیست.
سال ها عمر ما با اولین ثانیه های زندگی شروع شد و این ثانیه ها کنار هم دیگر جمع شدند و زندگی امروز ما را تشکیل داده اند.
بنابراین عملا برای این که بتوانیم به واسطه قانون جذب زندگی خودمان را تحت کنترل داشته باشیم، باید عملا بتوانیم زمان را تحت اختیار خودمان دربیاوریم.
۲۴ ساعته بودن یک روز
برای این کار لازم است که به یک نکته ایمان بیاوریم و آن این که زمان ما در طول کل روز ۲۴ ساعت است. نه بیشتر و نه کمتر! این ۲۴ ساعت زمان تنها چیز در عالم هستی است که به صورت یکسان و عادلانه میان همه انسان هاست.
در کلام بهتر قانون ۲۴ ساعته بودن یک روز تنها قانون انسانی است که به شکل کاملا طبیعی یکتاست! پس اگر ما قرار است زندگی خودمان را به واسطه قانون جذب بسازیم تنها راه حل منطقی و عملی آن این است که این ۲۴ ساعت را در اختیار خودمان داشته باشیم و نه بیشتر.
بسیاری از ما به زمانی که از دست داده ایم حسرت می خوریم. به دورانی که در مدرسه بودیم. به تابستان هایی که به خواب و بازی سپری شد و به دوران سربازی و دانشجویی و در کنار خانواده بودن و …. بسیاری دیگر از ما اما تنها به آینده نگاه می کند.
همیشه زمان زیاد پیش رو و سال هایی که قرار است زندگی کند او را محو خود می کند. اما واقعیت این است که هیچکدام از این گروه ها عملا موفقیت خاصی به دست نمی آورند.
چه آن هایی که به قانون جذب معتقند و چه آن هایی که نیستند، تنها کسانی موفقیت واقعی را لمس می کنند که بدانند و باور کنند آن چیزی که تنها در دستان آن ها قرار دارد همین ۲۴ ساعت زمان است و دیگر هیچ چیز نخواهند داشت!
شما حقدارید که انتخاب کنید
نکتهی مهمی که دربارهی قانون جذب وجود دارد این است که با در نظر داشتن این قانون بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به تمام اهداف و تفکرات خود،
میتوانید برای زندگی خود تصمیم گیری کرده و مسیر اصلی را انتخاب کنید درواقع شما میتوانید انتخاب کنید که افکار مثبت داشته باشید یا افکار منفی با توجه به انتخابی که دارید، مسیر زندگی شما نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
بهعنوان مثال شما به این فکر میکنید که در روزهایی نهچندان دور، به یک ثروتمند تبدیلشدهاید که هر چیزی را در زندگی بخواهد، برای او فراهم میشود.
با توجه به اینکه چنین تفکراتی را در ذهن خود پرورش میدهید و این ذهنیت مثبت را در زندگی خود به سطح اصلی و مهمی ارتقاء میدهید، میتوانید مانند نیروی جاذبهی عمل کرده و تمام این اتفاقات مثبت در زندگی شما عملی خواهند شد.
قانون جذب میتواند به تکتک وقایع زندگی شما و زمینههای مختلف آن واردشده تأثیراتی را بر جا بگذارد؛ چه روابط عشقی، ازدواج، موفقیت و بسیاری از مهمترین اتفاقاتی که میتواند در زندگی شما رخ بدهند.
درصورتیکه در ذهن خود افکاری مرتبط با داشتن یک زندگی بهدوراز ناراحتی و غم و یک زندگی سرشار از رفاه و آرامش را پرورش دهید، تمام این اتفاقات را به سمت خود جذب کرده و میتوانید کاری بسیار مهم برای عملی شدن تک تک این اتفاقات را انجام دهید.
درصورتی که به داشتن یک زندگی پر از غم و اندوه و سختی فکر کنید، قانون جذب کار خود را خواهد کرد و باعث رخ دادن تمام این اتفاقات میشود. پس شما خودتان حقدارید برای داشتن یک زندگی شاد یا غمگین تصمیم بگیرید.
برای تأثیرگذاری قانون جذب در زندگی خود، این موارد را در نظر داشته باشید
سؤال مهم دیگر این است که چگونه از قانون جذب در زندگی خود استفاده کنیم، تا بتوانیم تغییراتی که میخواهیم را به وجود آوریم؟
تا اینجا که به شکل کاملاً دقیقی با مفهوم اصلی قانون جذب مهم و اساسی آشنا شدید، لازم است که بدانید چگونه میتوانید به شکل موفقیت آمیزی این قانون را در مسیر زندگی خود در پیش بگیرید.
در درجهی اول باید طرز فکر خود را تغییر دهید و با پرورش دادن افکار خوب و مثبت، زندگی را به آن شکلی که میخواهید برای خود بسازید.
در گام نخست لازم است که تمام آرزوها و اهدافی که در زندگی دارید را روی یک صفحهی بزرگ که همیشه جلوی چشم شما باشد بنویسید کار مهم دیگری که باید انجام دهید این است که به نکات مثبت زندگی خود فکر کنید و چیزهایی خوبی که در زندگی خوددارید را، مد نظر قرار دهید.
موضوع مهم دیگری که برای نتیجه گرفتن از قانون جذب در زندگی خود باید در نظر داشته باشید این است که بتوانید ذهن خود را پرورش داده و بازتر کنید؛ بهعبارتدیگر لازم است که باید یک ذهن خلاق داشته باشید.
شما میتوانید با گوش دادن به سخنرانیهای امیدبخش افراد بزرگ و موفق در سطح جهان، انرژی مثبتی که در زندگی خود به آن نیاز دارید را دریافت کنید، از سخنان این افراد بزرگ بهعنوان قانونی در زندگی خود استفاده کنید.
باید کنجکاوی خود را دربارهی مسائلی که تأثیراتی مثبت در زندگی ما بر جا میگذارند، بیشتر کنیم و همواره سؤالهایی دربارهی چگونگی ایجاد اتفاقات مثبت را در ذهن خود پرورش دهیم باید نکات مثبت زندگی خود را همواره در نظر داشته باشیم و شکرگزار اتفاقات مثبتی که در زندگی شما رخ میدهد باشید.
برای این که قانون جذب تأثیرات خود را بر زندگی شما بگذارد و بتوانید زندگی خود را در مسیری که میخواهید پیش ببرید، میتوانید از چند قانون مهمی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، بهعنوان قوانین زندگی خود بهرهمند شوید.
- راز اول: برای اینکه در مسیر زندگی خود به درستی پیش بروید و بتوانید صفحهای که میخواهید را در زندگی باز کنید، باید فضایی پر از انرژی مثبت به وجود آورید. لازم است بدانید که اتفاقات و وقایعی که در جهان رخ میدهند، ممکن است زندگی شمارا درگیر بازی کند. برای رخ دادن وقایع مثبت، نیازی به تلاش برای تغییر جهان ندارید تنها باید این فضای مثبت را با داشتن انرژی مثبت به وجود آورید.
- راز دوم: سعی کنید سازندهی یک راز برای موفقیت و پیشروی در مسیری مثبت باشید، نه این که تنها از رازها و قوانین افراد بزرگ جهان برای موفقیت بهرهمند شوید.
- راز سوم: با کندوکاو در صفحات پنهان شخصیت خود، استعدادهای پنهان خود را کشف کنید و از این استعدادها و تواناییها برای رسیدن به جایگاهی دلخواه در زندگی بهرهمند شوید.
آموزش قانون جذب
خب تا اینجا به صورت کامل در رابطه با قانون جذب و تمامی نکات مربوط به آن توضیح دادیم. زمانی که شما ماهیت این قانون را درک نمایید، میتوانید به صورت پیش فرض مطالبی را در رابطه با روش استفاده از آن متوجه شوید.
همانطور که به این موضوع اشاره کردیم، قانون جذب قانون استفاده از باورهاست نه خواستهها. شما به صورت بنیادی باید روی باورهای خود کار کنید تا بتوانید آن را به حالت مثبت تبدیل کنید.
به این نکته دقت کنید که احساس خنثی توهمی بیش نیست. این جهان در حالت کلی دارای دو وجه مثبت و منفی است و این موضوع نشاندهنده آن است که افکار خنثی (از نظر شما) در دسته افکار منفی قرار خواهند گرفت و این میتواند باعث جذب انرژیهای منفی شده و شما را به سمت نامناسبی ببرد.
پس شما باید برای استفاده از این قانون روی باورهای خود کار کنید و عمیقا از ته قلبتان، موضوعی را باور داشته باشید تا بتوانید به آن دسترسی پیدا کنید. قانون جذب اصلا موضوع پیچیدهای نیست. فقط به باور شما نیاز خواهد داشت. پس از آن تمامی مراحل به صورت اتوماتیکوار اتفاق افتاده و شما را به سمت هدف و مقصدتان پیش خواهد برد.
اولین قدم شما برای اینکار این است که ورودیهای ذهن خود را کنترل نمایید. حواستان به این باشد که در حال تفکر در رابطه با چه موضوعی هستید؟ آیا این موضوع دارای وجه مثبت یا منفی است؟ این فکر میتواند به شما کمک کند یا فقط ذهنتان را مشغول خواهد کرد؟
زمانی که شما به این سوالات و سوالات دیگری از این دست پاسخ دهید، میتوانید فکر خود را تجزیه و تحلیل کرده و در رابطه با آن تصمیم بگیرید. برای مثال زمانی که شما اخبار تماشا میکنید و در این میان شنونده موضوعی ناراحت کننده باشید، قطعا روی ذهن شما تاثیر خواهد گذاشت و انرژیهای منفی را به سمت شما جذب میکند.
برای استفاده از قانون جذب باید به خوراک ذهن خود توجه زیادی داشته باشید و جوری آن را تنظیم نمایید که باعث مسموم شدن ذهن شما نشود. با اینکار و به دست گرفتن کنترل افکارتان میتوانید کم کم به باورهای خود دست پیدا کرده و موارد کمفی و غلط را تغییر دهید.
با تغییر آنها و استفاده از باورهای مثبت، مطمئن باشید که به راحتی قانون جذب را در زندگی خود به کار گرفته و میتوانید از قدرت فوقالعاده آن بهرهند شوید.
مثالی از باورهای درست و غلط (قدرتمند کننده و تضعیفکننده)
باور غلط پول درآوردن برای من بسیار سخت و دشوار است/ در این زمانه کارمند خوب و باوجدان کمپیدا میشود:
پول درآوردن برای من مثل آب خوردن است/ کارمند خوب و باوجدان بسیار زیاد است: باور درست
اگر شما جملات مربوط به باور غلط را باور داشته باشید طبق قانون جذب شما در ارتعاش مشابه همین باور و شرایط قرار میگیرید و افراد، افکار و اخباری را میبینید و میشنوید که همه به شما میگویند پول درآوردن بسیار سخت شده و کارمند خوب و باوجدان کمپیدا میشود و این باور واقعیت زندگی شخص شما و افرادی با باورهای شبیه به شما میشود و جهان هستی همین باور شمارا به شما ثابت میکند.
درواقع هر یک از ما جهان منحصربهفرد خود را داریم، جهانی که باورهای شخص ما را به ما ثابت میکند و با درک این موضوع دلیلی هم ندارد که ما باورهای خود را به دیگران القا کنیم.
در فایل آموزشی شماره ۳ راهنمای گامبهگام موفقیت شما به سبک گروه آموزشی رضا کلاهی بهصورت مفصل و دقیق دربارهی مکانیزم عملکرد قانون جذب برای شما عزیزان فیلم آموزشی تهیهشده است که میتوانید از آن استفاده کنید.
به طور کلی در این متن سعی شد دیدی درست نسبت به قانون جذب به شما داده شود. بسیاری قانون جذب را خوب و عده ای دیگر آن را ناکارآمد می دانند.
ما سعی کردیم در این محفل شلوغ و پر سر و صدا راه مشخصی را برای شما ایجاد کنیم. این راه به نوعی است که حتی اگر به قانون جذب هم اعتقادی نداشته باشید می توانید از آن استفاده کنید.
به عنوان یک نکته در پایان این مقاله یادتان باشد که قانون جذب یا راز یک شمشیر دولبه است. این قانون می تواند افکار خطرناکی را که در ذهن دارید به بیرون منتقل کند. اگر تنها خیال می کنید که همسرتان به شما خیانت می کند، پس روزی به واقع این اتفاق می افتد.
سعی کنید روی ذهن خود و قدرت افکار خود کنترل داشته باشید. تمام قانون جذب بر همین اساس پایه گذاری شده است و از آن جایی که گفتیم قانون جذب همان زندگی است، پس می توانیم صراحتا بیان کنیم که تمام زندگی بر اساس افکار شما تنظیم می شود.
هر گونه که خودتان فکر می کنید زندگی برای شما بازی می کند. پس مراقب افکار خودتان باشید دلتان می خواهد بیشتر و البته دقیق تر از قانون جذب بدانید و بخوانید و با تمرین های مختلف آن آشنا شوید. در اینجا منتظر شما هستیم.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
چگونه از طریق قانون جذب فرشته میکائیل ارتباط برقرار کنیم؟
134.51k بازدید
-
کارما چیست ؟ ۱۵ قانون کارما که هرکسی باید بداند!
18.27k بازدید
-
چگونه با جملات تاکیدی در کارمان گشایش ایجاد کنیم؟
24.24k بازدید
-
عبارات تاکیدی معجزه گر چیست؟
24.4k بازدید
-
چگونه با قانون جذب بیمار را شفا دهیم؟
41.23k بازدید
-
چطور می شود با قانون جذب طلاق گرفت ؟
16.5k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید