موفقیتهای اجتماعی در کتاب راز موفقیت
کدامیک از ما دوست ندارد در دنیای اطراف خود موفق باشد؟
چه کسی دلش نمیخواهد رابطهای خوب و درست و منطقی و آنگونه که خودش دوست دارد با اطرافیان خود داشته باشد؟
چه کسی از ثروت و پول خوشش نمیآید؟
چگونه میتوانیم، ثروتمند شویم؟
اینها مجموعه سوالاتی است که عموماً درباره کتاب راز موفقیت معمولاً به ذهن ما خطور میکند و این کتابها را با این مضامین و عناوین میشناسیم.
امروز در این مقاله میخواهیم به این بخش از کتاب راز موفقیت بپردازیم. بخشی که مخاطب بسیاری دارد و بیشترین سود فروش کتاب راز موفقیت از همین جنبه موفقیتهای اجتماعی هست.
آنچه در این مطلب میخوانید!
موفقیتهای اجتماعی در کتاب راز موفقیت
ما در مقاله ” انواع مختلف کتاب راز موفقیت” جنبههای ۵ گانه کتاب راز موفقیت را بیان کردیم.
در این مقاله عنوان شد که تمام این جنبهها در دودسته بزرگ موفقیت فردی و موفقیت اجتماعی جمع شدهاند.
در همان مقاله به دو مفهوم اساسی از جنبههای موفقیت فردی که کاملاً با یکدیگر در تناقض بودند آشنا شدیم. در مقاله ” مدیریت و کتاب راز موفقیت ” به جنبه سوم از موفقیت فردی پرداختیم.
در آن مقاله دانستیم که مدیریت مفهومی بسیار کلی است که میتواند بهعنوان یک پل بین فرد و اجتماع محسوب شود. در ادامه سعی کردیم انواع مدیریت را توضیح دهیم و موفقیت در آنها را شرح دهیم.
اما امروز اینجا میخواهیم سراغ گروه دوم موفقیت در کتاب راز موفقیت یعنی موفقیت اجتماعی برویم. این گروه از دو زیرمجموعه روابط گروهی و روابط اقتصادی تشکیلشدهاند.
تفاوت اصلی و اساسی بین موفقیت فردی و اجتماعی در این است که موفقیت فردی مربوط به تنها خود فرد است و موفقیت اجتماعی در مجموعه روابط بین افراد ایجاد میشود.
بهطور مثال توانایی دوستیابی و داشتن رابطه مؤثر یک موفقیت فردی است و توانایی صحبت در جمع و جذب یک جمع دوستانه یا غیردوستانه یک موفقیت اجتماعی محسوب میشود.
البته سعی کنید خودتان را چندان درگیر این مفاهیم نکنید. گاهی نمیتوان مانند این موضوعات، مرزی مشخص و دور از ابهام ترسیم کرد.
در اینچنین شرایطی پیشنهاد میکنیم تنها شکلی کلی از این مفاهیم و موضوعات آن در ذهن نگهدارید و نگذارید که جزئیات شمارا کلافه کند.
تعریفی بر موفقیتهای اجتماعی در کتاب راز موفقیت
قبل از اینکه بخواهیم زیر مجموعههای موفقیت اجتماعی در کتاب راز موفقیت و قانون جذب را توضیح دهیم. بهتر است ابتدا کمی با خود موفقیتهای اجتماعی بهعنوان یک مفهوم جدا و مستقل آشنا شویم.
انسان به بیان بسیاری از فلاسفه و جامعه شناسان موجودی است اجتماعی. این سخن بهقدری گسترده است که حتی میتواند خودش را نقض کند!
درواقع این جمله میخواهد به ما بگوید انسان موجودی است که برای رفع برخی از نیازهای اساسی خود به حضور در جامعه نیاز دارد؛ زیرا بهتنهایی توانایی انجام برخی از کارها را ندارد. همانگونه که انسانهای اولیه برای شکارهای خود مجبور به همکاری بودند.
اما اگر به ذات انسان نگاه کنید، انسان میلی به گروهی زندگی کردن ندارد و حتی در برخی مواقع نسبت به این موضوع موضعگیری های شدیدی دارد. شما اگر مفهوم اجبار در نیاز را حذف کنید.
متوجه میشوید دیگر هیچ تمدنی نخواهیم داشت و انسانها سعی خواهند کرد به دورترین نقاط از یکدیگر بروند و تنها زندگی کنند.
علت این موضوع کاملاً مشخص است. انسان موجودی است که توانایی تفکر دارد. فکر و مغز کاملاً انحصاری و فردی هست. عدم توانایی کامل انتقال آنچه در مغز میگذرد باعث شده که این انحصاری طلبی مغز بیشتر شود.
کاملاً طبیعی است که هر انسانی تنها خود و فکر خود را قبول داشته باشد. مشکل ازآنجایی آغاز میشود که انسانها بخواهند برتری خود را ثابت کنند.
این تثبیت برتری نیز بهنوعی خود یک نیاز محسوب میشود و نمیتوان چندان با آن مقابله کرد. اگر کمی در مسائل و هنجارشکنیهای اجتماعی مطالعه بکنید و بخواهید به اصل موضوع پی ببرید.
موفقیتهای اجتماعی چه در کتاب راز موفقیت و چه در مفاهیم بزرگتر دقیقاً به این معنی است که بتوانیم بین دو نیاز گفتهشده تناسبی درست برقرار کنیم؛ یعنی بتوانیم در عین تثبیت برتری خود جامعه را قبول کنیم و از آن استفاده کنیم.
این توانایی درواقع چیزی است که علاوه بر هر انسانی، مدیران و مسئولان بسیار در آن خبره و حرفهای باشند. چراکه آنها به شکل قانونی وادارهای و شرکتی دارای یک برتریت میباشند و عملاً برتری آنها اثباتشده است.
حال باید بهگونهای رفتار کنند که در کنار این برتری جامعه تحت نظر خود را حفظ کنند. کاری که بسیاری از مدیران ما در آن ناموفق میباشند.
موفقیت گروهی در کتاب راز موفقیت
یکی از زیرگروههای موفقیت اجتماعی در کتاب راز موفقیت، موفقیت گروهی هست. همانطور که از اسم این عنوان پیدا است، موفقیت گروهی مربوط به ویژگیها و شرایطی است که در یک گروه انسانی ایجاد میشود.
در کلام بهتر موفقیت گروهی در کتاب راز موفقیت، شامل مجموعه روابط بهینه و درستی است که بین افراد مختلف شکل میگیرد.
حال به کتاب راز موفقیت برگردیم. همانطور که گفتیم نیاز اساسی انسان در جامعه این است که خود را اثبات کند و برتری خود را نشان دهد.
نویسندگان کتاب راز موفقیت بهخوبی از این موضوع آگاهی دارند و میدانند بهخوبی میتوانند با نشان دادن برطرف کردن این نیاز مخاطب را به خود جذب کنند.
درواقع این نیاز برای نویسندگان کتاب راز موفقیت یک نوع طعمه و تله محسوب میشود که بهواسطه آن مخاطبان را جذب خود میکنند.
چگونه مدیر شویم؟
در سادهترین حالتهای ممکن، نویسندگان کتاب راز موفقیت از عنوانهای ” چگونه مدیر شویم؟ ” یا اینچنینی استفاده میکنند. این عنوانها درواقع میخواهد کاری کند تا با ارضای نیاز مخاطب به برتری خود در جامعه فروش خود را بالا ببرد.
اما دسته دیگر کتاب راز موفقیت در حوزه موفقیت گروهی مربوط به مدیرانی میشود که دوست دارند رابطهای درست بین اعضای گروه خود برقرار کنند.
این دسته از کتاب راز موفقیت معمولاً بسیار مفید و کاربردی هست. به شرطی که از اصول مدیریتی و دانشگاهی آن پیروی داشته باشد.
این دسته از کتابها این فایده را دارد که مدیرانی که عموماً وقت اضافی ندارند و مدام در سفر و کار و … میباشند، در وقتهای مرده خود با خواندن چند صفحه کتاب راز موفقیت ایدهای جدید به آنها میدهد.
البته مدیران بهخوبی یاد گرفتهاند چگونه منابع را شخصیسازی کنند. آنها بهخوبی میدانند که باید به این کتابها به دید یک منبع کمکی نگاه کرد و باید سعی کرد بهترین استفاده از این منبع را به شکل شخصی و خصوصی داشت.
ازاینرو به نظر نمیرسد که توضیح بیشازاندازه در این زمینه لازم باشد.
موفقیت اقتصادی در کتاب راز موفقیت
اما یکی دیگر از اصلیترین و البته مهمترین نیازهای امروز جامعه بشری، نیاز به ثروت و پول هست. این نیازی است که از همان خلقت بشریت با انسان همراه بوده است؛ اما رفتهرفته مفهوم و کارایی آن عوضشده است.
درگذشته داشتن ثروت به معنی داشتن آرامش بود؛ یعنی انسان با هدف رسیدن به آرامش میخواست که ثروتمند شود؛ اما با گذشت زمان تنها شکل و ظاهر داستان تغییر نکرده است.
ظاهراً انسانها برای رسیدن به آرامش دست به ثروتاندوزی میزنند؛ اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، امروزه ما از آسایش خود میگذریم تا بتوانیم ثروتمند باشیم و این بیماری است که جوامع امروز بشری را درگیر خود کرده است.
بنابراین در موفقیت اقتصادی بهجز نحوه ثروتمند شدن، نحوه درست برخورد کردن با ثروت نیز اهمیت خاصی دارد.
متاسفانه گرایش اکثر خوانندهها و مخاطبها به سمت ثروتمند شدن هست؛ یعنی حتی در مسیر موفقیت نیز دوست دارند از آرامش خود بگذرند تا به ثروت برسند.
ازاینرو بسیاری از نویسندگان کتاب راز موفقیت محوریت سخنان و نوشتههای خود را بر این نیاز قرار دادهاند.
این گنج که همان ذهن انسان بود
اما خوشبختانه در سالهای گذشته به همت برخی از نویسندگان این حوزه، ثروت از مفهومی قابللمس به مفهومی انتزاعی تبدیلشده است؛ یعنی ابتدا بابیان اینکه ثروت در ذهن شما شکل میگیرد و با تلقین ایجاد تصور ثروت، این نویسندگان خواسته یا ناخواسته انسان را متوجه گنج عظیمی به نام تفکر کردند.
این گنج که همان ذهن انسان بود، مفهومی جدید در موفقیت اقتصادی ایجاد کرد. درواقع این مفهوم یک نوع تغییر و انقلاب بنیادین در نحوه ثروتمند شدن به وجود آورد.
تحولی که هنوز کمتر کسی به آن پرداخته است. مفهوم جدید ثروتمند شدن این است که بهجای جمعکردن ثروت و گرفتن حقوق و … باید ثروت سازی کرد؛ یعنی کسب درآمد و ثروتمند شدن به خود شما بستگی داشته باشد و نه کسی با گروهی دیگر.
این نوع دید، مفهوم جدیدی در دنیای اقتصاد به نام استارت آپ ایجاد کرد. مفهومی که علاوه بر پولساز بودن بسیار برای بالا بردن سطح رفاه جامعه مناسب و کاربردی است.
سخن آخر در پایان حلقه سوم از زنجیره موفقیت
ما در این مقاله سعی داشتیم که موفقیتهای اجتماعی در کتاب راز موفقیت را مورد بررسی قرار دهیم. گرچه این توضیحات کاملاً کلی بود و مباحث بسیاری در این زمینه ناگفته باقی ماند.
بیشتر تلاش ما بر این بود که بتوانیم مسیر کلی این موفقیتها را بیان کنیم و عمده سخنان و ریزهکاریها را بر عهده خود کتاب راز موفقیت بگذاریم.
این مقاله بهعنوان مقاله پایانی درزمینهٔ موفقیت محسوب میشود. ما در این سری مقالات سعی داشتیم دیدی جدید از موفقیت به شما ارائه بدهیم. موفقیت که واژهای مبهم بود، برای شما تعریف کنیم و راهی پیش روی شما بگذاریم.
راهی که از سه پیچ و یا سه گذر تشکیلشده بود و امروز به لطف خدا گذر آخر و حلقه آخر این زنجیره تکمیل شد. حال نوبت شماست، موفقیت منتظر عملی کردن تئوریهایی است که یاد گرفتهاید.
دیدگاهتان را بنویسید