شخصیت موفق، از صفر تا ۱۰۰
همانطور که در مقاله ” چرا نمیخواهید موفقیت را تجربه کنید؟ ” یاد گرفتیم، باید برای رسیدن به موفقیت گشنه شویم و همچنین گفتیم که یکی از مسیرهایی که باعث میشود ما بتوانیم بهدرستی این گشنگی را برطرف کنیم این است که شخصیت موفق داشته باشیم.
بنابراین اینجا سؤال اساسی که پیش میآید این است که اصلاً شخصیت موفق چیست؟
چگونه شخصیت موفق به رسیدن ما به هدف کمک کند؟
و درنهایت چگونه آن را به وجود بیاوریم؟
شخصیت موفق، از صفر تا صد
برای اینکه بتوانیم بهدرستی مفهوم شخصیت موفق را درک کنیم، با به شیوه واژهشناسی، شخصیت موفق را به دو واژه اصلی آن خورد کنیم. شخصیت و موفق دو مفهوم اساسی است که در این عبارت کنار یکدیگر آمدهاند.
آنچه در این مطلب میخوانید!
شخصیت، یک مفهوم بسیار عمیق در علم روانشناسی محسوب میشود که جنبههای زیادی را دربر میگیرد. برای فهم این موضوع بهتر است از دید ادبی و سینمایی وارد داستان شویم.
در دنیای ادبیات و سینما شخصیت به معنی وجود کلیت انسان است. به این معنی که یک نویسنده یا کارگردان با ایجاد یک شخصیت درواقع او را خلق کرده است.
یک انسان جدید به دنیای ما اضافه کرده است. حال این انسان جسم خارجی ندارد مهم نیست. مهم اینجاست که او تمام ویژگیهای روحیات انسانی را داراست و ازنظر روحی و روانی کاملاً مستقل محسوب میشود.
هرگاه نویسنده یا کارگردانی بتواند بهدرستی این شخصیتپردازی را انجام دهد و بتواند بیشتر به روح و روان یک انسان مجزا برسد در اصل شخصیتی واقعیتر ایجاد کرده است.
اما بخشی از این شخصیت را یک تیپ مینامند. بهطور مثال معتادی یک تیپ میباشد. یعنی یک ویژگی از انسانیت و روحیات یک نفر.
مثلاً در سینما اگر فردی که نقش معتاد بازی میکند مدام در حال مصرف و نئشگی و خماری باشد به این بازیگر و آن نقش میگویند که یک تیپ ایجادشده است. چون به هیچ جنبه دیگری از ویژگی انسانی او پرداخته نشده است و تنها و تنها اعتیاد او به تصویر کشیده شده.
بنابراین عباراتی مانند شخصیت معتاد عبارت چندان درستی نیست و بهتر بگوییم تیپ معتاد.
شخصیت موفق یک غلط گفتاری ؟
گفتیم که یک عباراتی چون شخصیت معتاد یک غلط گفتاری محسوب میشود. اما آیا شخصیت موفق نیز مانند همین، یک غلط گفتاری محسوب میشود و باید این عبارت را به شکل تیپ موفق بنامیم؟
پاسخ دادن به این سؤال ازاینجهت میتواند مهم باشد که بتوانیم گستره عملیاتی که میخواهیم انجام دهیم را مشخص کند.
برای پاسخ گفتن به این سؤال مهم باید ابتدا خود موفق و موفقیت را تعریف کرد.
در مقاله ” چرا نمیخواهید موفقیت را تجربه کنید؟ ” تقریباً توانستیم تعریفی درست از موفقیت ارائه دهیم و به این نکته مهم اشاره کردیم که موفقیت یک مفهوم کاملاً انتزاعی و غیر تصویر است.
بنابراین عملاً میشود گفت بهترین تعریفی که برای موفقیت داشتیم این بود که هیچ تعریفی از آن ارائه ندهیم.
چرا نمیخواهید موفقیت را تجربه کنید؟
بزرگان فلاسفه معتقد هستند که هر وقت چیزی به هیچ برسد در حقیقت در غنیترین حالت خود نیز قرار دارد. ازاینرو میتوان نتیجه گرفت که موفقیت یک عبارت بسیار گسترده است که نمیتوان آن را در کلام گنجاند.
با اینحال مجبوریم برای پیشبرد اهداف انسانی خودمان حداقل یک تصویر از این عبارت داشته باشیم. در اینجا پاداش و حس و حالی که از رسیدن به هدف ( بلندمدت یا کوتاهمدت ) نصیب ما میشود را موفقیت مینامیم و موفق کسی خواهد بود که به این اهداف برسد.
اما انسان چند هدف در زندگی خود دارد؟ چند بار میخواهد موفق باشد؟ و چند بار موفق میشود؟
وقتی به این سؤالها نگاه میکنیم به یک واقعیت جالب میرسیم و آن اینکه انسان هرلحظه در حال انتخاب است، از کوچکترین تا بزرگترین، شما که هماکنون در حال مطالعه این متن هستید، درواقع انتخاب کردید که این متن را بخوانید و اینکه همچنان میخوانید، در اصل به خاطر این واقعیت است که شما همچنان انتخاب به ادامه دادن خواندن کردهاید.
این یعنی هرلحظه انسان چه بر اساس غریزه و چه بر اساس منطق و فکر در حال انتخاب کردن میباشد.
حال این انتخاب کردنها وقتی ایجاد میشود که ما هدفی داشته باشیم و برای رسیدن به این هدف پاسخ انتخاب خود را میدهیم. بیهدفترین انسان روی کره زمین هم هدف دارد. چون انتخابهایی را انجام میدهد.
شخصیت موفق یک غلط گفتاری ؟ ( بخش دوم )
بنابراین انسان سرشار از انتخابها میباشد، این انتخابها نشان از این دارد که اهداف انسان نیست بسیار وسیع و گسترده است و ازآنجاییکه از پس هر رسیدن به هدفی موفقیتی هم نهفته شده است، بنابراین میشود گفت که زندگی انسان پر از موفقیتها ریزودرشتی است که در اطراف او قرار دارد.
از صبح بهموقع پا شدن، تا یک نهار خوردن و حتی یک دستشویی میتواند حس موفقیت به انسان القا کند.
بنابراین این سؤال که شخصیت موفق یک غلط مصطلح میباشد یا نه ؟ میتوان گفت که نه
ازآنجهتی که ابعاد موفقیت و فرد موفق بسیار بالاست و میتواند تمام جنبههای زندگی را در بربگیرد. ازاینرو به نظر میرسد که موفق بودن یک تیپ نمیتواند باشد.
اما سؤال اصلی ما هنوز بیپاسخ مانده است. شخصیت موفق چیست؟
ما توانستیم شخصیت و موفق را تا حدودی توضیح دهیم. گرچه هر دو اینها مفاهیمی بسیار گسترده و پیچیده دارند. اما بهناچار تا حدودی گوشه چشمی به آنها چرخاندیم.
حال نوبت این است که مجموع این دو مفهوم را در کنار یکدیگر معنی کنیم تا شخصیت موفق را بسازیم. شخصیت را مجموعهای از ویژگیهای معرف انسانیت نامیدیم که خاص هر کس میباشد، و موفق را مجموعهای از رسیدن به اهدافی میدانیم که در زندگی وجود دارد.
شخصیت موفق
شخصیت موفق در کنار یکدیگر ما را به این مفهوم میرساند که ما باید بک مفهوم فردی روبرو هستیم که برای هرکسی بر اساس ویژگیهای انسانی او متفاوت است و در تلاش است که مجموعه اهدافی را که به موفقیت میرسند در یک نقطه متمرکز کند.
این اتفاق باعث میشود که فرد درست مثل یک آهنی که به آهنربا تبدیلشده باشد، موفقیتهای بیشتری را جذب خود کند.
همین تعریف ما از شخصیت موفق میتواند تقریباً بسیاری از مسیر رسیدن به آن را برای ما مشخص کند. اول اینکه هرکسی برای خود باید یکراه مشخص و معین کند و نباید دنبالرو دیگران و الگوهای ذهنی خود باشد و دوم اینکه برای رسیدن به یک شخصیت موفق باید همه وجودش را در این راستا قرار دهد که مهمترین آنها داشتن ذهنیت موفق است.
چگونگی ایجاد یک شخصیت موفق
برای ایجاد یک شخصیت موفق ما باید ابتدا شخصیت خودمان را بشناسیم. بارزترین ویژگیهای زندگی خودمان را مشخص کنیم و سعی کنیم اخلاق خودمان را بهدرستی بشناسیم. شناختن این اخلاق و رفتار باعث میشود بسیاری از انتخابات را ناخودآگاه از زندگی خود حذف کنیم.
گاهی ما مجبور به انتخاب هستیم. وقتی بدانیم علت این اجبار چیست و آیا این اجبار درست است یا نه، درواقع به شخصی خودمان احترام گذاشتیم. تا زمانی که ما به عمق شخصیت خودمان پی نبرده باشیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که رازهای موفقیت و انواع موفقیت مانند موفقیت در زندگی و کار و … را به دست بیاوریم.
برای اینکه چگونه شخصیت خود را بشناسیم و از آن در جهت ایجاد یک شخصیت موفق بهرهمند شویم میتوانید به مقاله ” شخصیت فردی، موفقیت فردی ” مراجعه کنید.
شخصیت فردی، موفقیت فردی
بعد از شناختن درست شخصیت خودمان حال باید مجموعهای از موفقیتها را شناسایی کنیم تا آنها را با شخصیت پیداشده همگام و بهینه کنیم و درنهایت به شخصیت موفق برسیم.
برای پیدا کردن این مجموعه باید رفتار خودمان را در طول شبانهروز زیر ذرهبین بگیریم. بینیم چه رفتارهایی را انجام میدهیم و چهکارهایی را کلاً انجام نمیدهیم.
وقتی بتوانیم یک دید کلی از کارها و انتخابهای انجامشده داشته باشیم. میتوانیم دستهبندی درست بین آنها انجام دهیم. این دستهبندی به این معنی است که کارهای همگن را بیشتر انجام دهیم.
این واقعیت را قبول کنید استمرار یک برنامه مهمتر از موجودیت خود آن برنامه است. در شخصیت شما یک ویژگی فیلم بینی قوی وجود دارد و شما هرروز بهطور متوسط ۲ ساعت فیلم میبینید اما در ساعتهای مختلف.
برای داشتن شخصیت موفق شما باید یاد بگیرید که این دو ساعت را در یک ساعت مشخص از روز انجام دهید. اینگونه مغز و ذهن شما در آن ساعت عادت میکند که در بیشترین حالت تمرکز در باب فیلم باشد.
استمرار یک برنامه مهمتر از موجودیت خود آن برنامه
بنابراین شخصیت موفق نیاز به یک برنامه دارد و قانون جذب دارد ، برنامه به انسان و روح او یک قالب میدهد و قالب یک تعریف از بین تعاریف مختلف شخصیت محسوب میشود.
اما چگونه باید برای رسیدن به شخصیت موفق برنامه بریزیم؟ در این برنامه به چه ویژگیهایی توجه کنیم ازجمله سؤالاتی است که در قسمتهای دیگر مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
دیدگاهتان را بنویسید