پلی به نام ذهنیت موفق
در چند سال گذشته موفقیت مفهومی جدید به خود گرفته است. بهنوعی موفقیت تبدیل به یک مهارت شده است. مهارتی آموختنی که میتواند زندگی انسانها را عوض کند.
آنچه در این مطلب میخوانید!
در حقیقت کل شالوده و درونمایه چیزهایی مانند کتاب راز موفقیت، موفقیت و فیلم راز همین حرف است که شما میتوانید موفقیت را در خود ایجاد کنید و آن را به جهان القا کنید. چیزی تحت عنوان ذهنیت موفق.
اما آیا واقعاً اینچنین اتفاقی برای انسان میافتد یا صرفاً یک نمایش تبلیغاتی برای فروش چند محصول است؟
پلی به نام ذهنیت موفق
راستش را بخواهید، ذهنیت موفق یک نمایش تبلیغاتی نیست. یک واقعیت است که امروزه به این واقعیت رسیدهایم. اما هنوز در این مسیر بسیار باید رفت تا به نتیجهای درست دست پیدا کنیم.
در اینجا نمیخواهیم از چیز خاصی حمایت کنیم و چیزی را به شما بفروشیم. فقط میخواهیم باهم به موفقیت برسیم. اگر تازه با ما هم مسیر شدهاید به شما پیشنهاد میکنم سری به مقاله ” چرا نمیخواهید موفقیت را تجربه کنید؟ ” بزنید.
از این مقاله بود که سفر خود را شروع کردیم و امروز بهجایی رسیدهایم که از ذهنیت موفق بحث کنیم.
در اصل بعدازاین که توانستیم شخصیت را بهخوبی در مقاله ” شخصیت فردی، موفقیت فردی ” واکاوی کنیم و آن را در قالب فرمول معروف انرژی بیان کنیم، به این نتیجه رسیدیم که باید برای رسیدن به موفقیت باید محیط پیرامون خود را عوض کنیم، اما این تغییر باید متناسب با ذات درونی ما باشد.
این رابطه را با پلی به نام ذهنیت موفق به یکدیگر متصل کردیم. ازاینرو در اینجا نوبت این است که چگونه این پل ذهنیت موفق را بسازیم و از آن در جهت رسیدن به موفقیت استفاده کنیم.
روند صحبتی ما در سیر این مقالات بیشتر شکل اثباتی دارد. چراکه تا شما چیزی را باجان و دل قبول نکنید مسلماً نمیتواند آن را به مرحله اجرا دربیاورید.
ازاینرو قسمت اول این مقاله را نیز با اثبات تأثیر ذهن بر محیط بیرون شروع میکنیم تا به ذهنیت موفق برسیم.
انسان، یک آنتن بالقوه
احتمالاً کمی متعجب شوید که در یک بحثی مانند ذهنیت موفق ما بخواهیم از مثالهای مهندسی استفاده کنیم. اما همانطور که در مقالات قبلی نیز بیان کردیم، این روابط فیزیک طبیعت بهنوعی با روابط فیزیک انسانی بهنوعی منطبق هستند.
گرچه در این موردی که الآن بیان خواهیم کرد، خود یک رابطه فیزیکی طبیعی محسوب میشود.
مهندسان برق بهخوبی میدانند که با عبور جریان درون یک سیم، میدانی اطراف آن سیم تشکیل میشود. این میدان بسته به قدرت جریان میتواند قویتر یا ضعیفتر باشد.
برای افزایش قدرت جریان همیشه لازم نیست مقدار جریان عبوری افزایش پیدا کند. تعداد سیمهای هم سو اگر به میزان کافی در کنار همدیگر باشند، میدان تقویت میشود.
ذهنیت موفق
وقتی میدان بهاندازه کافی قوی باشد، میتواند کارهای بسیاری برای ما انجام دهد، بهنوعی تمام چیزی که از دنیای امروز در ذهن ما متصور میشود همه و همه بر پایه همین قانون کوچک طبیعت قرار دارد.
حال به ذهنیت انسان برگردیم. مغز انسان پر است از انواع عصبهای مختلف، که درون هرکدام مقداری انرژی و جریان در حال ردوبدل شدن است. ازاینرو انواع میدانهای کوچک و بزرگ در مغز انسان در حال شکلگیری و نابودی است.
بعضی از اوقات تعداد بالایی از این عصبها با یکدیگر، به شکل اتفاقی، همسو میشوند، در این حالت یک میدان قوی ایجاد میشود که ما نتایج آن را در دنیای بیرون هم میبینیم.
این اتفاق کاملاً طبیعی است. آناتومی بدن انسان بهگونهای است که میتواند مثل یک آنتن فرستنده و گیرنده باشد. درست مانند یک آنتن بالاترین نقطه بدن مسئول این کار است. بنابراین اگر یک میدان قوی ایجاد بشود، آنتن انسانی شروع به کار میکند.
یک ویژگی جذاب میدانها این است که هرچه را که همسو با خودشان باشد درون خودشان جذب میکنند. تا میدان قویتر شود. این را گفتیم تا در گوشهای از ذهنتان آن را نگهدارید. چراکه در مقالات بعدی چون ” موفقیت و قانون جذب، از ابتدا تا آخر ” از این واقعیت استفاده خواهیم کرد.
ذهنیت موفق و پیامی بر روی آنتن زنده!
بنابراین انسان یک آنتن زنده محسوب میشود که مدام در حال تولید سیگنالهای کوچک و بزرگ است. اما اغلب این سیگنالها به سبب ضعیف بودن، معمولاً چندان محسوس نمیباشند. اما اتفاقاتی مانند حس ششم، تلهپاتی و .. بهنوعی با این موضوع میتواند در ارتباط باشد.
ذهنیت موفق بهنوعی رابط بین درون و بیرون انسان بهواسطه همین سیگنالها و فرکانسها و میدانها میباشد.
در کلام بهتر ذهنیت موفق یک پیام است که قرار است روی سیگنالهای ذهن انسان قرار بگیرد تا آنچه را که میخواهیم به دست بیاورد، اما اینکه چطور این سیگنالها را ایجاد کنیم، مبحثی است که در ” موفقیت و قانون جذب، از ابتدا تا آخر ” آن ر بیان خواهیم کرد.
قانون جذب، از ابتدا تا آخر
آنچه در اینجا برای ما مهم است این است که چه پیامی را بهعنوان رابط به بیرون منتقل کنیم. در اصل همانطور که گفتیم ذهنیت موفق رابط بین ذات و محیط بیرون است. بنابراین بهنوعی زبان ذات انسان محسوب میشود.
در ابتدا شاید اینگونه تصور شود که انسان بهراحتی میتواند پیامی تولید کند. مهم این است که دستگاه فرستنده و گیرنده را راهاندازی کند. اما با یک مثال بهعکس بودن داستان پی خواهید برد.
هماکنون چند درصد مردم به نحوه ارسال و دریافت سیگنالهای تلویزیونی صداوسیما توجه میکنند. به اینکه در کجاها آنتن قرار دارد و با چه سیستمی کار میکنند و … ؟
شاید در بهترین حالت بتوان یک درصد جمعیت را در زمره این افراد قرارداد. آن چیزی که برای مردم مهم است، پیامی است که صداوسیما از این آنتنها منتقل میکند.
درواقع این پیام است که میتواند مردم را جذب کند نه سیستم آنتن آن. از طرف دیگر آیا صداوسیما همیشه در جذب مخاطب جلب رضایت او موفق بوده است؟ مسلماً نه.
بنابراین پیامی که منتقل میکند آنقدر باید جذاب و کارشده باشد که مخاطبان را به سمت خودش بکشد. حال احتمالاً کمی به اهمیت ذهنیت موفق و پیامی که در دل خود خواهد داشت پی بردهاید. بنابراین باقدرت بیشتری بیایید به ادامه مطلب بپردازیم.
پیام سازی در ذهنیت موفق
یکی از اصلیترین مباحث موفقیت این است که بتوانیم درست بخواهیم. بسیاری از ما بلد نیستیم آرزو کنیم و آن چیزی را که میخواهیم بهوضوح تصور کنیم.
مثلاً همه ما دوست داریم پولدار باشیم. اما پولدار به چه معنی؟ چقدر؟ ۱ میلیارد؟ ۱۰ میلیارد؟ ۲۵۶ میلیون ؟ چقدر؟ مسلماً هرچه بیشتر بهتر، اما ذهن انسان نمیتواند بینهایت را تصور کند.
شما باید یاد بگیرید چگونه بتوانید بین میل درونی شما که یک میل سیریناپذیر و توانایی ذهنی شما که یک ذهن محدود است، تناسب برقرار کنید.
مقدمهای برای رسیدن به ذهنیت موفق
بنابراین ما برای داشتن ذهنیت موفق باید یاد بگیریم که چطور بخواهیم. برای این کار چند تمرین را میتوان در نظر گرفت.
اول از همه اینکه برای خود نامه بنویسید. کاری که به نظر ساده و بیفایده است اما سر جای خودش میتواند بسیار سخت و تأثیرگذار باشد. وقتی شما نامه مینویسید در حقیقت به ذات خودتان یاد میدهید که چگونه حرف بزند.
این مقدمهای برای رسیدن به ذهنیت موفق میشود. این تمرین باید مدام تکرار شود. هر شب یا هرروز صبح برای خودتان نامه بنویسید. بعد از مدتی خودتان تغییراتی را احساس خواهید کرد.
بعد از نوشتن نامهها، کمکم علایق ذاتی خودتان را خواهید فهمید ازاینرو قدم بعدی برای رسیدن به ذهنیت موفق این است که این علایق را با ویژگیهای ذاتی خودتان مقایسه کنید، سپس آن را با شرایط محیطی خودتان مقایسه کنید.
مانند یک کارآگاه باید این معما را حل کنید که چه چیزی در زندگی شما باید تغییر کند تا بر اساس ویژگی ذاتی که دارید به موفقیت برسید و ذهنیت موفق داشته باشید؟ وقتی بتوانید بهوضوح پیدا کنید چه چیزی برای رسیدن شما به موفقیت مانع ایجاد کرده و چه چیزی برای رسیدن شما لازم است و وجود ندارد، اهداف اصلی شما کاملاً واضح و روشن خواهد شد و اولین پیامهای ذاتتان در قالب ذهنیت موفق تولید میشود.
سخن آخر درباره ذهنیت موفق
گرچه نمیتوان تمرینات ذهنیت موفق را محدود به کارهای بالا کرد و میتوان انواع دیگری از این تمرینات به شکل مشخصتر بیان کرد. اما هرچه تمرینات کلیتر باشد ذهن شما آن را بیشتر میتواند شخصیسازی کند و آنها را به حیطه خود بکشاند. تنها کافی است که خود شما بخواهید.
اما بعد از اینکه توانستیم ذهنیت موفق یا همان پیام را بسازیم، نوبت این است که آنتن انسانی خود را راه بیندازیم تا ارتباط ذات و محیط بیرون ما کامل شود.
اما پیش از آن هنوز قوانین پیامهایی را که میخواهید ارسال کنید نگفتهایم. قوانینی که میتواند زندگی شمارا عوض کند. قوانینی که در مقاله ” راز موفقیت چیست ؟ ” از آن بحث کردهایم.
دیدگاهتان را بنویسید