استفاده از نکات منفی، نه با دید منفی در جهت موفقیت
چه نکاتی را اصولاً نکته منفی مینامیم؟
چگونه میتوانیم به وجود این نکات منفی در یک تحلیل پی ببریم؟
منظور از دید منفی چیست؟
چه استفادههایی میتوان از این نکات منفی داشت؟
چگونه میتوان از نکات منفی حاصل از یک تحلیل موقعیت در جهت رسیدن به موفقیت استفاده کرد؟
اینها مجموعهای از سؤالاتی هستند که قرار است امروز در اینجا آنها را بررسی کنیم.
در مقاله ” یک تحلیل خوب، عامل موفقیت در زندگی ” سعی شد تا ویژگیهای یک تحلیل موفق را با مثالی از نقد ادبی پیدا کنیم و سعی کنیم از طریق این ویژگیها روش رسیدن به تحلیل درست را پیدا کنیم.
آنچه در این مطلب میخوانید!
دراینبین چهار سؤال مطرح شد که در صورت پاسخ دادن به آنها میتوانستیم یک تحلیل موفق داشته باشیم. آخرین سؤال از این چهارگانه این بود که چگونه میتوانیم دید بادید عیبیابی وارد داستان نشویم اما از عیبهای پیداشده استفاده کنیم؟
در این مقاله قرار است در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود. منتها کمی دید ما نسبت به مقاله قبلی فرق خواهد کرد.
ما در مقاله ” یک تحلیل خوب، عامل موفقیت در زندگی ” و ” وضعیت دور، وضعیت نزدیک در موفقیت فردی ” محوریت بحث خود را در مسیر تحلیل یک موقعیت قرار داده بودیم.
اما در این مقاله محوریت بحث کمی فراتر خواهد رفت و از روشهایی که در این مقاله امروز گفته میشود میتوان نهتنها در یک تحلیل درست، بلکه در تمام شرایط و مراحل زندگی بهخوبی استفاده کرد.
البته در کلام درستتر، داشتن تحلیل در لحظهلحظه زندگی لازم است و نکات منفی حاصل از همین تحلیلها هست.
بااینحال منظور ما این است که باید از تحلیل بهعنوان یک مرحله عبور کرد و بهنوعی به کاربرد تحلیل رسید و سعی کرد از تحلیلی که انجامشده است استفاده کرد.
در ادامه با یکدیگر یاد خواهیم گرفت چگونه یک کاستی را به قوت خودمان تبدیل کنیم.
نکته منفی به چه معنی است؟
ماقبل از اینکه بخواهیم از چیزی برای رسیدن به موفقیت و قانون جذب یا هر مفهوم دیگر استفاده کنیم باید حداقل بک شناخت کلی نسبت به آن داشته باشیم.
لازم نیست عمق مطلب را همیشه دانست اما شناخت کلی و نحوه کار با آن چیز میتواند یک عامل کمککننده باشد.
اکنون بحث اصلی ما اینجاست که نکته منفی چیست؟
راستش را بخواهیم پاسخ این پرسش را خود شما باید پیدا کنید. اگر مقالات قبلی را خوانده باشید در ” شخصیت موفق، از صفرتا صد ” گفتیم هر چیزی میتواند برای انسانی مفهومی خاص داشته باشد و هر چیزی غیرازاین حاصل یک سری آموزشها هست.
شخصیت موفق، از صفرتا صد
نکته منفی مفهومی در برابر نکته مثبت قرار دارد. ما همیشه دوست داریم به نکات مثبت خود اضافه کنیم و نکته منفی کمتری داشته باشیم.
بهعبارتدیگر ما میخواهیم نکته منفی خود را به نکته مثبت تبدیل کنیم. با این تعریف عامل اصلی پیشرفت ما نقاط منفی ما محسوب میشود.
برای درک این موضوع کافی است که یکبار تصور کنید هیچ نکته منفی در زندگی شما وجود ندارد، چهکار میکردید؟ کجا میرفتید؟دلیل پیشرفت شما برای تبدیل کدام کاستی به نقطه مثبت خواهد بود؟
در این حالت مسلماً تبدیل به یک برکه پرآب میشدید که در ابتدا پر از علف و درخت و ماهی است اما به سبب راکد بودن آب، رفتهرفته تبدیل به مرداب میشدید و بهجای ماهی و درخت و سبزه، خزه و قورباغه نصیب شما میشد.
ما در این تعریف چند ویژگی از نکته منفی را متوجه شدیم که قرار است در ادامه از آن استفاده کنیم:
- نکته منفی باعث پیشرفت است.
- هر چالش و هر کمی و کاستی و هر چیزی که شمارا به جلو و موفقیت هل بدهد یک نکته منفی محسوب میشود. این را یادتان باشد که انسان ذاتاً دوست دارد در حال استراحت و آرامش باشد، بنابراین هر چیزی که او را تکان دهد نکته منفی محسوب میشود حتی اگر باعث شود او رو به موفقیت گام بردارد.
با توجه به این دو ویژگی حال میتوانیم تقریباً نکات منفی زندگی خود را شناسایی کنیم و در انتهای تحلیل مشخص کنیم که چه چیزی را میتوان نکته منفی نامید.
تبدیل یک نکته منفی به نکته مثبت برای رسیدن به موفقیت
با توجه به دو ویژگی که از نکته منفی بیان کردیم میتوانیم دو نتیجهگیری عمده داشتیم:
- در زندگی همه، چهکاری و چه شخصی، پر از انواع نکات منفی است
- افراد موفق کسانی هستند که از تکتک نکات منفی خودشان استفاده میکنند.
نکته دوم شاید برای شما کمی شعاری به نظر برسد اما واقعیت امر همین است. درست است که شما در هرلحظه از زندگی یک سری چالش جدید دارید اما این چالشها رفتهرفته کمتر میشوند و هرچقدر در سنین بالاتر اتفاق بیافتد همانقدر هم فاصله چندانی با نکته مثبت نخواهد داشت و این یعنی حرکت کمتر.
از خلاقیت تا موفقیت
چیزی که ما اینجا میبینیم، کاملاً برعکس تمام کلیشههایی است که تا به امروز با آنها آشنا بودیم.
عموماً تصور بر این است که چالش هرقدر کوچکتر، نزدیکتر به حل شدن باشد همانقدر ما موفقتر خواهیم بود و معمولاً اینگونه فکر میکنیم که هرچقدر از داشتههای خودمان بیشتر درزمینه حل یک چالش و تبدیل یک نکته منفی به مثبت استفاده کنیم تا آن زودتر حل شود، همانقدر پیروزتریم.
اما اینیک اشتباه است. این تفکرات کارکرد نکته منفی را بهکل عوض میکند و آن را بلااستفاده میکند.
شما باید بتوانید از نکته منفی در جهت رشد استفاده کنید. هدف این نیست که یک نکته مثبت به شما اضافه شود، زیرا نکات مثبت هیچ فایدهای برای شما نخواهد داشت.
متأسفانه به هر دلیلی، پول باعث شده است که این امکانات به سریعترین شکل ممکن در اختیار همه قرار بگیرد. بحث اصلی اینجاست که شما باید خودتان تلاش کنید این کمبود را تا جایی که میشود با استفاده از تواناییهای خودتان حل کنید.
پول خرج کردن یعنی خریدن توانایی دیگران و این یعنی کمک به آنها جهت موفقیت و کمک به پسرفت خودتان .
اینجا مفاهیم مختلفی چون، خلاقیت برای رسیدن به موفقیت ایجاد میشود. خلاقیت خود یک بحث بسیار گسترده است که باید آن را در مقالهای جدا تحت عنوان ” از خلاقیت تا موفقیت ” بررسی کنیم.
استفاده از نکات منفی در ریل موفقیت
ما تا اینجا توانستیم دید خودمان را نسبت به نکات منفی درست کنیم و بفهمیم که این نکات میتوانند در موفقیت هر انسانی نقشی اساسی بازی کنند.
اما شناخت نکات منفی نمیتواند کارکرد آن را در جهت موفقیت برای ما توجیه کند. ما باید سعی کنیم این شناخت را در ریل موفقیت جایگذاری کنیم تا بتوانیم جای یک نکته منفی در پیشرفت و موفقیت خودمان پیدا کنیم.
برای این کار حتماً پیشنهاد میدهیم که مقاله ” چرا نمیخواهید موفقیت را تجربه کنید؟ ” مطالعه کنید. در این مقاله نحوه اصلی ریلگذاری موفقیت گفتهشده است.
موفقیت در حقیقت یک عامل درونی است که برای هر فرد میتواند متفاوت باشد. ازاینرو عوامل و نحوه استفاده از عوامل نیز کاملاً میتواند فرق بکند.
حال که مایکی از این عوامل را نکات منفی نامیدیم، و تقریباً آن را شناختیم، دیگر نحوه کارکرد و استفاده به خود شما بستگی دارد. شما باید ذات و شخصیت و توانایی خود را بشناسید و بدانید که اصلاً این نکته منفی واقعی است یا نه؟
راهنمایی دیگران کاملاً مفید هست
در اصل یکی از مشکلات اصلی ما در قبال نکات منفی که نتیجه کاملاً عکس در موفقیت دارد این است که برخی از این نکات توسط دیگران به ما تلقین میشود و ما فکر میکنیم که این نکته منفی هست.
درحالیکه چیزی جز یک سراب نبوده و تلاش ما برای برطرف کردن آن مانند تلاش تشنهای است که میخواهد به سراب برسد.
راهنمایی دیگران کاملاً مفید هست اما تنها در حد راهنمایی آنها را قبول کنید و نگذارید بر ذهن شما سوار شوند حتی اگر دید درستی داشته باشند.
تحلیلهای خودتان مبنی بر ویژگیهای خودتان خواهد بود ازاینرو حتی اگر تحلیل اشتباهی هم داشته باشید، در شما تأثیر بیشتری نسبت به سخنان دیگران خواهد داشت.
بنابراین در پیدا کردن نکات منفی به تحلیلهایی که در مقالات پیشین به آنها اشاره کردیم رجوع کنید و از آنها استفاده کنید.
سخن آخر در باب نکات منفی و کارکرد آن در موفقیت
در این مقاله سعی شد دیدی متفاوت نسبت به نکات منفی داشته باشیم و فهمیدیم که عامل اصلی موفقیت در زندگی بشریت همین نکات منفی و چالشهای مختلف هست.
ازاینرو سعی کردیم ویژگیهای آن را بیان کنیم و یاد بگیریم چگونه از آنها قرار است در زندگی خود استفاده کنیم.
کارکرد نکات منفی در موفقیت در حقیقت کارکرد تحلیلهایی است که با یکدیگر یاد گرفتیم. از طرف دیگر برای رسیدن از نکات منفی به نکات مثبت و درنهایت موفقیت باید از چند عامل اساسی استفاده کرد که مهمترین این عوامل خلاقیت هست. این بحث را همانطور که وعده دادیم در مقالات بعدی بررسی خواهیم.
در انتها نیز یک نکته اساسی را موردبررسی قراردادیم و آن اینکه معمولاً افراد دوست دارند به نام انتقاد نکات منفی زندگی شخصی یا اجتماعی افراد دیگر را بگویند.
از این سخنان به شکل راهنمایی باید استفاده کرد و اجازه نداد که بیشازحد وارد ذهن ما شوند. یادتان نرود دنیا تنها برای شما است که وجود دارد. از آن استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید