هدف زدن چه ارتباطی با موفقیت دارد؟
هدف در موفقیت چگونه تاثیر گذاری است؟
هدف شما در زندگی چیست؟ میخواهید در آینده چهکاره شوید؟
میخواهید چند سال دیگر در کجای این زندگی باشید؟
ویژگیهای یک هدف واقعی چیست؟
نقش انتخاب هدف در موفقیت چیست؟
اینها سؤالاتی محدود از بحثی بزرگ و بسیار گسترده است که در این مقاله قصد داریم گوشهای از آن را با یکدیگر واکاوی کنیم.
در مقاله ” چگونه کتاب راز موفقیت را بخوانیم؟” بحث کردیم که بهجز کتابهای حوزه موفقیت تقریباً هر چیزی در این دنیا قادر است به ما هدفی القا کند و ما را وارد مسیر خاصی از زندگی کند. یکی از اصلیترین کاربردهای رسانههای جمعی و فضای مجازی دقیقاً همین القای هدف هست
آنچه در این مطلب میخوانید!
اصولاً رسانهها و بهخصوص فضای مجازی به دنبال القای اهدافی است که اولین قدمها برای رسیدن به آن نیاز بهصرف هزینه مالی هست. اینجاست که افرادی که زیر بمب باران تبلیغ هدفی قرارگرفتهاند و خود را ناچار به انتخاب آن هدف میبینند، مجبور میشوند که برای رسیدن به این هدف منابع مالی بسیاری را صرف کنند.
این جواب منطقی به سؤالی است که این روزها بسیار پرسیده میشود. بسیاری در تعجب هستند که وقتی فردی نان شب ندارد بخورد و نیازهای حیاتی او هنوز تأمین نشده، چگونه میتواند گوشی گرانی مثل آیفون داشته باشد؟
درواقع گوشی آیفون انتخاب فرد نبوده، بلکه چنان به او القا شده است که برای موفقیت به این گوشی نیاز دارد و او را ناچار به انتخاب میکنند.
اینها مسائل سادهای نیست و مفاهیمی است که امروزه در دنیای اقتصاد بسیار مورد توجه قرار میگیرد. فضای مجازی امروز زمینبازی شرکتها و برندهای بزرگ دنیاست که کاربران خواسته یا ناخواسته سرباز یکی از این برندها میباشند.
ایجاد این هدف چنان مهم تأثیرگذار است که برندهای مختلف حاضرند چندین میلیارد دلار خرج کنند تا جهت و جریان هدف سازی فضای مجازی و رسانههای جمعی و. در اختیار آنها باشد.
در اینجا تأکید ما بیشتر بر روی فضای مجازی است، چرا که همه ما بهنوعی کم یا زیاد درگیر آن هستیم؛ بنابراین تا حدودی یکزبان مشترک و یک فهم مشترک از اتفاقاتی که میافتد خواهیم داشت.
حال در ادامه دراین باره بیشتر صحبت خواهیم کرد و یاد خواهیم گرفت چگونه از دام اینچنین هدفهایی فرار کنیم.
هدف در موفقیت و شناسایی آن
همانطور که در مقالات گذشته بیان کردیم هرچه راه شما منحصربهفردتر باشد همانقدر میتواند موفقیت و قانون جذب بالاتری برای شما داشته باشد.
به این نتیجه نیز رسیدیم که اصولاً هرکسی باید راه خود را پیدا کند و تقلید کردن از جایی به بعد نهتنها سودی ندارد بلکه بسیار میتواند مضر باشد.
یکی از راههای پیدا کردن راه منحصربهفرد انتخاب هدفی است که تک باشد. پیدا کردن این نوع هدف میتواند بسیار سخت باشد، اما اگر پیدا شد، مسلماً راه رسیدن به آن نیز منحصربهفرد خواهد بود و تقریباً موفقیت شما حتمی است.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد در اینجا هدف شما باید کاملاً واقعی و قابلدسترس باشد.
بنابراین در همینجا میتوانیم ویژگیهای اصلی یک هدف واقعی را مشخص کنیم. این ویژگیها عبارتاند از:
- هدف باید قابلدسترس و واقعی باشد
- هدف باید در طول زمان قابلاندازهگیری باشد
- یک هدف واقعی قابلتصور با جزئیات است.
- هدف واقعی اهمیت بالایی در زندگی ما خواهد داشت.
- یک هدف از علاقه ما سرچشمه میگیرد.
در ادامه به این ۵ ویژگی اساسی هدف واقعی میپردازیم. وقتی بتوانیم بر اساس این ۵ ویژگی هدفی را مشخص کنیم. در حقیقت راه رسیدن به موفقیت را هموارتر و البته هدفمندتر میکنیم.
در کلام بهتر موفقیت در رسیدن به اهداف است که معنی پیدا میکند؛ یعنی موفقیت زمانی برای ما میتواند معنی داشته باشد که به اهداف خود برسیم.
اما بهجز این بهتر است چند ویژگی اهداف غیرواقعی و تلقین شده را نیز بررسی کنیم. این اهداف ویژگیهای زیر را دارند:
- همیشه وابسته به دورههای زمانی خاصی هستند که اصطلاحاً آن را مد مینامند.
- بسیار پرتکرار میباشند
- به هر نحو ممکن در حال تبلیغ شدن میباشند.
- این اهداف را در اطرافیان خودتان بهوضوح میتوانید ببینند.
اصولاً هر چیزی که در این دنیا خواسته یا ناخواسته تبلیغ شود، یعنی سود و منفعتی برای کسی دارد؛ بنابراین وقتی می بینید یک چالش رقص یا انجام یک حرکت ورزشی بسیار پرطرفدار هست، حتماً شک کنید که چرا این اتفاق رخ میدهد و چگونه میشود که این حرکات به نظر ساده به این حد فضای مجازی را دربرمی گیرد.
هدف واقعی، موفقیت واقعی
گاهی وقتی از هدف صحبت میکنیم، فکر میکنیم که لابد چیزی خاص باید مدنظر ما باشد و یا باید کاری خاص و مهارتی خارقالعاده در زندگی اتفاق بیفتد. ازاینرو همواره اهداف ما خرق در رؤیا و خیال میشود و اصولاً هیچ راهی هم به موفقیت ندارند.
کمی به زندگی خودتان بیشتر نگاه کنید. هماکنون که این مقاله را مطالعه میکنید احتمالاً یک هدف خاصی مانند موفقیت را دنبال میکنید. از این دقیقتر نگاه کنید.
شما این مقاله را میخوانید تا آن را به انتها برسانید. در کلام بهتر انتهای این مقاله هدف واقعی شما هست که در کنار آنیک قدم به موفقیت نزدیکتر شدهاید.
به بیان بهتر وقتی شما چیزی ملموس را هدف قرار میدهید، رسیدن به آن برای شما امکانپذیرتر از اتفاقات انتزاعی خواهد بود. یک انسان با داشتن مهارت و تمرین میتواند فتح قله اورست را در سر داشته باشد؛ اما هیچ انسانی نمیتواند جذاب شدن برای دیگران را هدف خود داشته باشد و به آن برسد.
جذابیت مفهومی انتزاعی است که برای هرکسی کاملاً فرق میکند. همین جذابیت یکی از اهدافی است که اصولاً به جوانان القا میشود و این ارتباط مستقیم با صنعت مد و پوشاک دارد.
وقتی یک هدف بهاندازه کافی واقعی و کوچکشده باشد قابلتصور نیز میشود و میتوان جزئیات و ویژگیهای آن را متصور شد. بهطور مثال شما بهخوبی میتوانید تصور کنید که انتهای این مقاله با چه صحنهای مواجه خواهید شد و احتمالاً نتیجه کار را از الآن میدانید.
انسان ذاتاً زیادهخواه است و دوست دارد در هر چیزی زیادهروی کند ازاینرو عموماً دوست نداریم اهداف کوچک داشته باشیم. ما نیز این را به شما پیشنهاد نمیدهیم.
ما میگوییم هدف بزرگ خودتان را ریزریز کنید و سعی کنید آن را مرحله به مرحله انجام دهید و پیش بروید. اینگونه نهتنها هدف بزرگ شما که شاید در ابتدا رؤیایی به نظر میآمد، اصلاح میشود، بلکه رفتهرفته به آن نزدیکتر نیز میشوید.
هدف، علاقه، زمان، موفقیت
مسئله زمان امروزه مهمترین مسئله هر فرد باید تلقی شود. شما ممکن است بتوانید پول به دست بیاورید و آن را جایی نگهدارید اما نمیتوانید ثانیهای از زندگی خودتان را برگردانید و یک ثانیه از آن را ذخیره کنید.
همین مسئله باعث شده است اهمیت ریز کردن هدف بیشتر شود؛ زیرا وقتی شما بخواهید ابتدا هدف خود را آماده و پیرایش و … کنید زمان را از دست میدهید. شما در هدف بزرگ و ابتدایی خودتان اصلاً وسواسیت به خرج ندهید.
هرچه که باشد انتخاب کنید. منتها بعدازآن سعی کنید که آن را بشکنید و به اهداف ریزتر تقسیم کنید. اینگونه کمکم شما اهداف ریزتر را به پایان میرسانید و موفقیتهای کوچک خودتان را جشن میگیرید و همزمان را از دست نمیدهید و در طول این مسیر هدفتان کمکم چکش میخورد.
وقتی هدفی کوچک باشد، در مقیاس زمان قابلسنجش میشود. بهطور مثال شما میدانید که حدود ۵ دقیقه دیگر این مقاله را تمام خواهید کرد و میتواند سراغ هدف و موفقیت بعدی خودتان بروید.
اما مسئله مهم دیگر، مسئله علاقه در اهداف ما هست. بسیاری از ما هدفهایی را تجربه کردهایم که هیچ علاقهای به آنها نداشتیم. انتخاب یکرشته تحصیلی بارزترین نمونه این اهداف هست. ازاینرو در اغلب مواقع یا به موفقیت نرسیدیم یا حتی اگر موفقیت را هم لمس کرده باشیم چندان برای ما دلچسب نبوده است.
چاشنی علاقه در هدف مانند نمک در غذا هست. شاید بدون علاقه بتوان بهزور یک غذای مقوی را خورد اما مسلماً ما دلمان میخواهد ساندویچی مضر اما نمکدار و خوشمزه را تجربه کنیم.
ازآنجاییکه گفتیم در انتخاب هدف بزرگتر و اولیه خود حساسیت به خرج ندهید پیشنهاد ما این است که این هدف خود تماماً از روی علاقه انتخاب کنید؛ اما در شکستن و ریز کردن و برنامهریزی کردن برای آن منطقی عمل کنید. این بهترین دستور سرآشپز برای رسیدن شما به موفقیت محسوب میشود.
موفقیت از اثرات جانبی رسیدن به اهداف هست. در این مقاله سعی کردیم دیدی جدید نسبت به مفهوم هدف را برای شما ایجاد کنیم. گرچه اینگونه مباحث عموماً بسیار طولانی و البته تخصصی هست.
در این مقاله بیشتر تمرکز ما برای رد کردن هدفهای دروغینی است که این روزها بر زندگی تمام ما خیمه زده است و این را بدانید که این اهداف و پیدایش آنها اصلاً اتفاقی نیست. مسلماً یک سری اهداف اقتصادی و شاید هم سیاسی پشت این داستانها هست.
آن چیزی که مهم است این است که شما بتوانید از دل این کورهراهها و این تاریکیها هدف واقعی خودتان را پیدا کنید و سعی کنید به آن برسید. امیدواریم روشهای ما را یکبار امتحان کنید و کمکم آنها را شخصیسازی کنید. موفقیت شما یعنی موفقیت جامعه، جامعهای که موفق باشد زندگی در آن راحتتر و شیرینتر میشود.
دیدگاهتان را بنویسید