آشنایی ۱۰۰% با عزت نفس در روانشناسی
همه ما با مفهم عزت نفس یا (حرمت نفس) تا حدودی آشنا هستیم و میدانیم به ارزش و احترامی که هر فرد برای خود قائل است، عزت نفس میگویند.
عزت نفس یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی است که از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد. ما در رابطه با مفهوم عزت نفس در اسلام صحبت کردیم. گروه آموزشی رضا کلاهی در این مطلب قصد دارد در مورد عزت نفس در روانشناسی صحبت کند.
تعریفی که روانشناسی از عزت نفس بیان میکند با تعریف عمومی این مفهوم که در مطلب عزت نفس چیست؟ بیان کردیم، تفاوت چندانی ندارد و ما قصد داریم در این مطلب بیشتر نظرات روانشناسان بزرگ را در رابطه با مفهوم عزت نفس بیان کنیم. با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
عزت نفس در روانشناسی
همه ما در رابطه با خود و در خلوت خود، احساسی داریم که به آن عزت نفس گفته میشود. این احساس همان احترام و ارزشی است که برای خود قائلیم.
میزان این احترام و ارزش در هر شخص متفاوت است. افرادی که نسبت به خود احساس خوبی داشته و ارزش زیادی قائلند دارای عزت نفس بالا و افرادی که حس خوبی نسبت به خود ندارند و خود را لایق هیچ چیز ارزشمندی نمیدانند، از عزت نفس پایین رنج میبرند.
عزت نفس متشکل از دو حس ارزشمندی و توانمندی است که هرکدام معنی خاصی دارند. حس ارزشمندی همان ارزش و احترامی است که فرد برای خود قائل است و میزان اهمیت فرد به خودش را نشان میدهد.
حس توانمندی، نشانگر توان و قدرت شما در انجام یک کار به خصوص است. هرچه شما در حورزههای بیشتری توانمندی بیشتری داشته باشید، عزت نفستان افزایش پیدا خواهد کرد.
نظریههای روانشناسان مختلف در رابطه با عزت نفس
دیدگاه راجرز
روش راجرز پدیدارشناسی است و طبق دیدگاه انسانگرایی پیش میرود. تاکید پدیدارشناسان روی دیدگاه ذهنی فرد درباره آنچه اکنون در حال وقوع است، میباشد.
اعتقاد روانشناسانی که از پدیدارشناسی تبعیت میکنند این است که نمیتوان موجودیت دنیای واقعی را شناخت و تجربه کرد (حتی اگر واقعا موجود باشد) بلکه فقط میتوان با توجه به ادراکات فرد از جهان و دنیا، آن را تصور و دریافت کرد.
از نظر این روانشناس اگر کودک در بچگی از توجه نامشروط بهرهمند بوده، اولین شرط رشد و پرورش عزت نفس را دریافت نموده است. زمانی که مادر یا پدر بدون توجه به اینکه کودک چگونه رفتار میکند به او عشق ورزیده و محبت نشان میدهند، کودک را از توجه نامشروط بینیاز میسازند.
این کودکان حس ارزشمندی بیشتری نسبت به خود دارند و از عزت نفس بالایی برخوردار خواهند شد. درواقع این کودکان نخستین شرط برای دستیابی به شخصیت سالم را به دست آودهاند.
به همین دلیل است که راجرز داشتن عزت نفس را ضروری میداند چراکه بدون آن شخصیت فرد دچار مشکل خواهد شد.
دیدگاه کوپر اسمیت
خویشتن پنداری همان عاملی است که کوپلر اسمیت آن را عامل مهمی در ایجاد رفتار میداند. از نظر کوپلر افراد با خویشتن پنداری مثبت دارای رفتار اجتماعی پسندیدهتری نسبت به افراد با خویشتن پنداری منفی هستند.
حالا سوالی که پیش میآید این است که خویشتن پنداری چیست؟ به عقیده و پنداری که هرفرد نسبت به خود دارد، خویشتن پنداری گفته میشود. این فکر و عقیده فرد از تمام جنبهها جسمانی، عقلانی و روانی فرد نشأت گرفته میشود.
اعتقاد کوپلر اسمیت این است که تعامل چهار عامل زیر است که خویشتن پنداری را میسازد:
- پندار والدین درباره فرد
- تصور و پندار دوستان و همبازیان در مورد فرد
- تصور و پندار معلمان درباره فرد
- تصور و پندار فرد درباره خودش
کوپلر اسمیت پس از مطالعه و بررسیهای فراوان در رابطه با عزت نفس به این نتیجه رسید که چهار عامل اصلی برای رشد عزت نفس وجود دارند که عبارتند از:
- احترام، پذیرش و علاقه مندی که فرد از اطرافیان خود دریافت میکند.
- موقعیت فرد در محیط که شامل تاریخ، تجارب و موفقیتهای فرد در زندگی است.
- فرد تجارب خود را بر مبنای ارزشها و انتظارات خاصی تفسیر میکند که این ارزشها و انتظارات مد نظر ماست.
- روشی که فرد با استفاده از آن به تنزل شخصیت پاسخ میدهد. منظور همان نگرش فرد نسبت به موقعیتهای مختلف است.
دیدگاه مازلو
در سال ۱۹۳۴ مازلو بود که واضحترین نظریه را در رابطه با عزت نفس در روانشناسی بیان کرد. از نظر وی انگیزههای انسان از نیازهای مشترک و فطری منشا میگیرد که از نیرومندترین تا ضعیفترین دستهبندی میشود.
شرط اولیه برای دست یافتن به خودشکوفایی پاسخ یه چهار گروه از نیازهای زیر است که در سطوح پایینتری از سلسه مراتب نیازهای انسان قرار میگیرد:
- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک
- نیازهای عاطفی
- نیازهای محبت (و احساس وابستگی)
- نیاز به احترام
چهارمین دسته از نیازها (نیاز به احترام) همان عزت نفس یا احترام به خود است. این نیاز را میتوان به دو دسته فرعی زیر تقسیم نمود:
- نیاز به به قدرت، موفقیت، کفایت، سیادت، شایستگی، اعتماد و رویارویی با جهان و استقلال و آزادی
- احساس نیازی درونی که همان تمایل به احترام دیگران نسبت به خودمان یا اعتبار، مقام، شهرت، افتخار و برتری، معروفیت، توجه، اهمیت، حرمت و یا تحسین است.
دیدگاه الیس
الیس اعتقاد دارد انسانها خودشان تا حد زیادی موجب اختلال روانی میشوند. درواقع او میگوید انسان با استعداد مضطرب شدن به دنیا میآید و عوامل فرهنگی این آمادگی انسان را تقویت میکنند.
طبق نظر الیس انسان زندگی در اجتماع را دوست دارد چراکه موجودی اجتماعی است. رفتار هر فرد در اجتماع باید طبق انتظار خود و دیگران باشد و نباید در این مورد خیلی خودبینانه عمل کند.
الیس همانطور که معتقد است انسان باید با همنوع خود در ارتباط باشد و از این ارتباط بهرهمند شود، به این نیز معتقد است که جلوه دادن نگرش دیگران نسبت به خود به عنوان نیازی مبرم یکی از مخربترین اثرات را در پی دارد.
این به این معناست که اگر دیگران نسبت به ما احساس خوبی داشته باشند، مطلوب است ولی نباید نظر آنها به قدری برای ما مهم باشد که با کوچکترین تغییر در آن اذیت شده و به هم بریزیم. سلامت روانی یعنی ایجاد تعاملی مطلوب میان اهمیت دادن به نظرات دیگران و اهمیت افراطی به نظرات دیگران.
از نظر الیس زمانی که ما دچار تفکر غیرمنطقی میشویم درواقع اختلالات روانی و اضطراب است که روی ما تاثیر میگذارد. به همین دلیل ست که وجود اختلالات عاطفی تا زمانی که تفکرات غیرمنطقی وجود داشته باشند، ادامه دارد.
افرادی که درگیر احساساتی از قبیل خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی، رخوت مفرط، عدم کنترل یا ناشادی هستند همان افرادی میباشند که اسیر رفتار غیرمنطقی هستند.
اشیاء و یا حوادث خارجی نیستند که انسان را آشفته میکنند بلکه دیدگاه و تصوری که افراد از اشیاء دارند باعث ایجاد اضطراب میشود. تمام مشکلات انسانها از همین تفکر سرچشمه میگیرند. تفکری موهومی که به هیچ عنوان معتبر نمیباشد.
الیس معتقد است عزت نفس پایین از تفکر بیمعنی افراد به وجود میآید و افراد برخلاف داشتن توانایی مثبت و سازنده به دلیل افکار منفی نمیتوانند از آن استفاده کنند.
با توجه به این نکات برای افزایش عزت نفس اولین قدم درمان تفکر خودمان است. ابتدا باید فکرمان را درمورد خود تغییر دهیم تا بتوانیم توانمندیهای خود را دیده وارزش واقعی خود را متصور شویم.
عزت نفس در روانشناسی چه ابعادی دارد؟
عزت نفس به پنج بعد تقسیم میشود که برای بررسی و اندازهگیری، این دسته بندی به وجود آمده است. در این بخش با این پنج بعد آشنا میشویم:
عزت نفس اجتماعی
زمانی که شما به عنوان یک دوست با دیگران برخورد میکنید چه عقایدی دارید؟ دیگران را دوست دارید؟ ارزشی برای افکار و عقاید آنها قائلید؟ در فعالیتهای جمعی آنها شرکت میکنید؟ در حالت کلی زمانی که با همسالان و دوستان خود وقت میگذرانید، احساس رضایت میکنید؟
زمانی فرد از عزت نفس اجتماعی خوب برخوردار است که از نظر جامعه نیازهایش برطرف شده و معیارهای قابل قبول را داشته باشد. شاید برایتان سوال پیش بیاید که این معیارها توسط چه کسی تعیین میشود؟ خانواده، مدرسه، معلمان و دوستان هستند که این معیارها را تعین میکنند.
اولین کسی که عزت نفس در اجتماع را مورد بررسی قرار داد، ویلیام جیمز بود. به اعتقاد جیمز، تصوری که فرد از خود در ذهنش میسازد، زمانی تشکیل میشود که با دیگران تعامل داشته باشد. این تعاملات به زمان کودکی تا همین لحظه مربوط میشود.
عزت نفس تحصیلی
زمانی که از عزت نفس تحصیلی صحبت میکنیم، منظور جایگاه فرد در قالب یک دانش آموز یا دانشجو است. یعنی فرد زمانی که وارد محیط تحصیل خود میشود از چه عزت نفسی برخوردار است؟
به این نکته توجه کنید که اینجا بحث سنجش عزت نفس است نه ارزیابی تحصیلی و پیشرفت درسی. به همین دلیل است که تعیین جایگاه فرد کار آسانی نیست.
هر فردی در محیط آموزشی ارزشهای مختص به خود را تعین میکند و اگر طبق این ارزشها پیش برود از عزت نفس تحصیلی خوبی برخوردار خواهد شد. برای مثال تصور کنید معیار فردی در تحصیل قبول شدن در پایه تحصیلی بدون توجه به نمرات است. زمانی که این شخص قبول میشود (بدون در نظر گرفتن نمره) از عملکرد خود راضی است و از عزت نفس بالایی نیز برخوردار است.
ولی شما دانش آموز یا دانشجویی را متصور شوید که تنها قبول شدن را ملاک قرار نداده و نمرات خود را نیز زیرنظر گرفته و برایش مهم است حتما با نمره بالا قبول شود.
این فرد اگر کمی از انتظاری که از خودش دارد کمتر عمل کرده و نمره دلخواه خود را نگیرد (با اینکه ممکن است نمرهای که گرفته است نمره بدی نباشد) از عملکرد خود راضی نشده و عزت نفسش کاهش پیدا میکند.
عزت نفس خانوادگی
در این بخش باید فرد را به عنوان عضوی از خانواده در نظر گرفته و عزت نفس او را بررسی کنیم. برای بررسی این عزت نفس باید تعامل و ارتباط فرد با اعضای خانواده (پدر، مادر، خواهر و برادر) بررسی شود و ببینیم فرد تا چه اندازه توسط خانوادهاش مورد قبول قرار دارد و از چه ارزشی در این جایگاه برخوردار است.
چگونگی نگرش اعضای خانواده به انسان در چگونگی نگرش خود فرد به خودش (عزت نفس) تاثیر مستقیم و پراهمیتی دارد چراکه خانواه اولین و مهمترین اجتماعی که کودک از ابتدا تا بزرگسالی با آن سروکار دارد.
شما کودکی را تصور کنید که از نظر والدینش بسیار پرارزش است و از محبت بیکران آنها استفاده میکند. مطمئن باشید که این کودک از عزت نفس خانوادگی بسیار خوبی برخوردار است و میتوان حدس زد که در آینده نیز این عزت نفس را روز به روز بهبود میبخشد.
ولی در مقابل کودکی را متصور شوید که از همان ابتدا مورد سرزنش و تحقیر واقع میشود و محبتی از سمت خانواده دریافت نمیکند. اینجاست که کودک احساس سرخوردگی کرده و این موضوع به آسانی درمان نمیشود.
عزت نفس جسمانی
همانطور که از نام این عزت نفس پیداست، این بخش مربوط به حالت جسمانی فرد متشکل از ویژگیهای جسمانی و تواناییهای بدنی است. زمانی که فرد از نظر جسمانی مشکلی نداشته و سالم باشد و توانایی بدنی خوبی نیز داشته و از نظر ظاهری دارای شرایط مناسب باشد، قطعا از عزت نفس جسمانی خوبی برخوردار است.
البته با فعالیت و ورزش کردن نیز میتوان وضعیت جسمانی را بهبود بخشید و به شرایط دلخواه رسید.
نقصهای جسمانی عموما باعث کاهش شدید عزت نفس شده و تاثیر مهمی دارد ولی همیشه استثنا نیز وجود دارد. خیلی از افراد هستند که با وجود داشتن نقص جسمانی دارای عزت نفس بالا بوده و افتخار آفرینی کردهاند. مانند ورزشکارانی که با وجود نقص عضو در پارالمپیک شرکت کرده و مقام میآورند.
عزت نفس کلی
عزت نفس کلی نگاهی یکپارچه و عمومی به تمام بخشهای مختلف عزت نفس است. تمام ابعادی که تا کنون بیان شد، بخشی از عزت نفس کلی را میسازند و کم یا زیاد بودن آنها روی حالت کلی عزت نفس تاثیر مهمی دارد.
هر فردی زمانی که میخواهد در رابطه با خود تصمیم بگیرد و حس کلی که نسبت به خود دارد را پیدا کند به تمام بخشهای زندگی (اجتماعی، خانواده، تحصیلی و جسمانی) نگاه میکند و وضعیت خود را در این بخشها میسنجد.
اگر در تمامی این قسمتها از حالت خوب و مطلوبی بهرهمند بوده و ارزشهایی که برای خود در نظر گرفته را محقق کرده باشد، میتواند به صورت کلی از خود راضی بوده و ادعا کند از عزت نفس بالایی برخوردار است. این فرد میتواند با مشکلات خود به راحتی مبارزه کرده و از آنها ترسی نداشته باشد.
نتیجهگیری
عزت نفس یا حرمت نفس همان عزت و احترامی است که فرد برای خود قائل است. روانشناسان مختلف در این رابطه نظرات مختلفی دارند و هرکدام آن رابه صورتی تفسیر میکنند.
ما در این مطلب سعی کردیم در رابطه با عزت نفس در روانشناسی و دیدگاه روانشناسان مختلف در رابطه با آن به صورت کامل صحبت کنیم.
اگر بعد از مطالعه این مطلب همچنان سوالی در رابطه با این مطلب داشتید میتوانید از بخش نظرات همین صفحه استفاده کرده و سوال خود را با ما درمیان بگذارید تا در کمترین زمان ممکن پاسخ خود را دریافت نمایید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
آشنایی کامل با جایگاه عزت نفس در اسلام
6.16k بازدید
-
دقیقترین بررسی درمورد عزت نفس در نهج البلاغه
10.71k بازدید
-
اصلیترین نشانه های عزت نفس بالا و پایین در زندگی
2.15k بازدید
-
چگونه عزت نفس پایِین را درمان کنیم؟
1.71k بازدید
-
۹ تفاوت اصلی و مهم عزت نفس و غرور
7.74k بازدید
-
۷۶ جمله از تاثیرگذارترین جملات تاکیدی در عزت نفس، راهکار افزایش (۱۰۰ برابری) عزت نفس
22.12k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید