هر آن چیزی که باید در رابطه با ارکان عزت نفس بدانید
عزت نفس یکی از مباحث مهم در زندگی هر شخص ست. درواقع هر فردی با داشتن عزت نفس پایههای موفقتهای آینده خود را سفت و محکم میکند. برای این کار لازم است پایههای عزت نفس از قدرت خوبی بهرهمند باشد.
لازمه قدرت بخشیدن به هرچیزی، شناخت آن موضوع است. پس لازم است با ارکان عزت نفس به عنوان پایههای این موضوع مهم آشنا شویم و به تقویت آنها بپردایزم.
آنچه در این مطلب میخوانید!
ارکان عزت نفس از نظر ناتانیل براندن
ناتانیل براندن رواندرمانگر و نویسندهای کانادایی-آمریکایی بود که شهرت زیادی به دلیل کار بر روی روانشناسی اعتماد به نفس داشت. از نظر این روان شناس بزرگ، عزت نفس دارای ۸ رکن مهم است:
۱. زندگی آگاهانه
اولین رکن از ارکان عزت نفس که باید با آن آشنا شویم، زندگی آگاهانه است.
انتخابهای ماست که شخصیت ما را میسازد. این انتخابها میتواند میان اندیشیدن یا نیندیشیدن باشد. شاید شما تمام تصمیماتی که در طول عمر خود میگیرید را به خاطر نیاورید ولی ناخودآگاه شما از تمام تصمیمات شما محافظت کرده و آن را به عزت نفس تبدیل میکند.
با توجه به این تفاسیر تصمیمات شما از اهمیت بالایی برخوردارند پس باید تا جای که میتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید و به جای توجه به خیال، به حقایق و شنیدهها و دیدههای خود توجه کنید.
حتما تا کنون اصطلاح تصمیم هوشمندانه یا تصمیم عاقلانه به گوشتان خورده است. در تصمیمگیری، هوش و فراست نیست که از اهمیت بالایی برخوردار است. بلکه این آگاهی از تمام جوانب است که تصمیم را عاقلانه جلوه میدهد.
البته توجه به این نکته بسیار مهم است که گاهی دیدن حقایق چیزی نیست که شما دوست دارید و اصطلاحا دوست دارید از حقیقت فرار کنید ولی فردی که دارای زندگی آگاهانه است تمام حقایق را (چه مورد پسند باشد چه نه) میپذیرد و مسئولیت آن را قبول میکند.
این آگاهی فقط به مسائل بیرونی ختم نمیشود. بلکه شما باید خود را نیز بشناسید و به دنیای درون خویشتن آگاهی و تسلط کافی داشته باشید. یعنی باید تمام احساسات، نیازها و انگیزههای خود را شناسای کنید.
در واقع زندگی آگاهانه یک ذهنیت در رابطه با زندگی است. شخصی که از زندگی و اطراف خود آگاهی نداشته باشد عزت نفس خود را از دست میدهد. چراکه باور خودتوانمندی را از دست داده است.
۲. خودپذیری
رکن دوم از ارکان عزت نفس خودپذیری است که در سه سطح کلی تعریف میشود:
- خودپذیری در سطح اول به معنای آگاهی کامل به خود و پذیرش زنده بودن است. در این سطح، فرد برای اینکه خودپذیری خود را تکمیل کند رابطه مخرب با خویشتن را کنار میگذارد و خود را تایید میکند.
- سطح دوم پذیرش احساس است. اگر شما میل به خوردن پرتقال دارید باید حس خود را قبول کنید. یا اگر احساس میکنید به قدری خستهاید که نمیتوانید سرکار بروید باید حس خود را قبول کنید ولی اشتباه برداشت نکنید. قبول احساس به این معنا نیست که باید به همان حس عینا جامه عمل بپوشانید. شما میتوانید قبول کنید که خستهاید و با قبول این حس به سرکار خود بروید.
این گونه ذهن شما به صورت واضح خواسته خود را میداند و لازم نیست بخشی از آن مشغول پیدا کردن آن حس باشد. - محبت، سطح سوم و نهایی خودپذیری است. فرض کنید کار اشتباهی انجام دادید و از آن نارحت شده و خجالت میکشید. شخصی که خودپذیری را به صورت کامل درک کند به دنبال فرار از آن نیست و نمیخواهد اشتباه را با دلایلی مسخره به جای کار درست معرفی کند بلکه در تلاش است درک کند که چرا این کار اشتباه، در شرایطی متفاوت کاری درست به نظر میرسید.
شاید تصور کنید این پذیرش و رفتار محبت آمیز باعث میشود که خطای خود را تکرار کنیم. ولی اصلا اینطور نیست و انجام این کار شرایط تغییر را به وجود آورده و از تکرار آن جلوگیری میکند. پذیرش، شرط تغییر است.
بدون خودپذیری عزت نفس معنایی ندارد. چراکه اگر شما خودتان را قبول نداشته باشید و با خود مهربان نباشید، چیزی از عزت نفس شما باقی نمیماند.
۳. فردیت
فردیت سومین رکن از ارکان عزت نفس میباشد که دارای اهمیت بالایی است.
همه افراد باید قبول کنند هر فرد دارای ویژگیها و خصوصیات مخصوص به خود است. یعنی من، من هستم و تو، توهستی. مشکل اکثر افراد این است که تفاوت خود با سایر انسانها را درک نمیکنند و خصوصیات اطرافیان خود را قبول نمیکنند.
تصور بیشتر افراد جامعه اینگونه است که همه افراد شبیه به هم هستند و این شباهت را یک اصل حتمی میدانند. در حالی که این کار به معنای نپذیرفتن حرمت انسانی است، آن را به عنوان محبت به سایرین قلمداد میکنند.
اجازه دهید با یک مثال بیان کنم. فرض کنید شما گرسنه هستید و نیاز به غدا دارید. اگر دوست یا یکی از اعضای خانواه شما به جای شما غذا بخورد، شما سیر میشوید؟ قطعا خیر. فردی که غذا را میخورد سیر میشود.
این دقیقا همان چیزی است که قصد داریم در رابطه با فردیت به شما بگوییم. ما باید این واقعیت را قبول کنیم و فردیت انسانها و حرمت آنها را بپذیریم.
بخش مهمی از عزت نفس ما با پذیرش این موضوع شکل میگیرد. دانستن حد و مرز هر فرد باعث ایجاد حس عزت نفس خواهد شد.
۴. مسئولیت در قبال خود
برای داشتن حس سعادت در زندگی باید بتوانیم بر زندگی خود مسلط باشیم و برای این تسلط لازم است که تمام مسئولیتهای خود برای دستیابی به اهدافمان را قبول کنیم.
یعنی من در قبال خودم، خواستههایم، انتخابها و اعمالم، روابطم با دیگران، تعیین اولویتهای زندگی، خوشبختی خودم، انتخاب ارزشهای زندگی، تحقق خواستههایم و … مسئولم.
توجه به این نکته ضروری است که زمانی که در رابطه با مسئولیت خود صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که عوامل و حوادث خارجی را کاملا حذف کنیم و نقش آنها در زندگی را به صورت کامل نادیده بگیریم. بلکه منظور این است که تنها یک اگاهی وجود دارد که ما میتوانیم به صورت ارادی به آن کنترل داشاه باشیم و آن آگاهی خود ماست.
مسئولیتی که در مقابل خود قبول میکنیم یکی از ارکان عزت نفس است که تاثیر بسیاری در آن دارد.
۵. ابراز وجود
برای تکمیل شناخت خود از ارکان عزت نفس باید با ابراز وجود به عنوان پنجمین رکن عزت نفس نیز آشنا شویم.
شما باید به خواستهها، نیازها و ارزشهای خود احترام بگذارید و این احترام است که به معنی ابزار وجود نمود پبدا خواهد کرد. همه افراد باید با قاطعیت از ارزشهای خود (در واقع از خود) دفاع کنند.
البته این به معنی رفتاری ستیزهجو و پرخاشگرانه نیست. بلکه فقط لازم است به حق و حقوق خود اشاره کنید و نسبت به حق دیگران نیز بیتفاوت نباشید.
زندگی زمانی جریان پیدا میکند که همه افراد در حوزههای انسانی به یکدیگر احترام بگذارند.
۶. زندگی هدفمند
حتما تا به حال به این فکر کردهاید که چرا به دنیا آمدهاید و چه هدفی را در این دنیا دنبال میکنید. همه ما در دوارن نوجوانی به این موضوع فکر کردهایم ولی در نهایت تعداد کمی از این افراد دست به کار شدند و خودشان برای زندگی تصمیم گرفته و هدف تعیین کردند.
اگر شما در زندگی هدف نداشته باشید مانند فردی هستید که در تاریکی حرکت میکند و نمیداند در اطراف چه چیزی میگذرد. فقط حرکن میکند و حتی نمیداند به چه سمتی و به چه قصدی میرود. قطعا چنین فرد سردرگمی نمیتواند از عزت نفس بالایی برخوردار باشد.
زمانی که هدف وارد زندگی میشود، فانوس به دست فرد میرسد و میتواند محیط اطراف، مسیرهای پیش رو و خطرات موجود در آنها را ببیند و حالا که شخص دارای قصد و هدفی است با دیدن مسیرها میتواند تصمیم گرفته و انتخاب کند از کدام مسیر حرکت نماید.
فردی که میداند به کجا میرود و از چه طریقی قرار است به آن برسد، به دلیل آگاهی که به دست آورده، عزت نفس بالاتری دارد.
برای اینکه به صورت هدفمند زندگی کنید در قدم اول باید مسئولیت تمام اهدافی که به صورت آگاهانه برای زندگی خود تعین میکنید را قبول کنید.
در مرحله بعد باید برای رسیدن به اهداف خود اقداماتی همخوان با هدف طراحی کنید و به آنها عمل کنید. اگر این برنامهریزی را نداشته باشید به هیچ وجه به هدف خود نخواهید رسید.
و در نهایت باید اقداماتی که انجام میدهید را بررسی کنید تا متوجه شوید این اقدامات برای رسیدن به هدف مناسب است یا باید اقدامات دیگری را جایگزین کنید.
۷. یکپارچگی شخصی
زمانی که ایدهآلها، باورها، معیارها (ارزشها) و رفتارهای هر شخصی با هم در یک راستا حرکت کرده و همخوانی داشته باشند، شخصیت فرد یکپارچه محسوب میشود.
اگر شما اعتقاد داشته باشید رفتاری خطا است و این موضوع را به افرادی که آن رفتار را انجام میدهند گوشزد کنید ولی خودتان همان رفتار داشته باشید، قطعا احترام شما پایین آمده و آبرویتان پیش خود از بین میرود.
برای مثال شما استفاده از سیگار را کاری اشتباه میدانید و به دوستانی که سیگار میکشند متذکر میشوید این کار خطاست ولی در خلوت خودتان از سیگار استفاده میکنید. اینجاست که دیگر پایبندی به ارزشهای شما از بین میرود و شخصیت از حالت یکپارچه خارج میشود.
۷.عشق
آخرین رکن از رکان عزت نفس ، عشق است. برای پایبندی به تمام ارکان، نیروی محرک مورد نیاز است. عشق و علاقه به زندگی همان نیرویی است که به ما کمک میکند ارکان عزت نفس خود را محکم بنا کنیم.
تمام افراد برای تحقق آرزوها و رسیدن به اهداف خود به نیروی عشق نیاز دارند تا بتوانند پرقدرت در مسیر زندگی خود قدم بردارند.
هر فردی نیاز دارد طوری زندگی کند که مورد تایید خود و ارزشهایش باشد و کارهایی را انجام دهد که به آنها علاقه داشته و در انجام آنها مهارت دارد. مجموعه این رفتارها عزت نفس شخص را میسازد.
عزت نفس همان حسی است که همه ما برای ادامه زندگی به آن نیازمندیم و درصورت نبود آن دچار مشکل بزرگی خواهیم شد. درواقع بدون عزت نفس نوعی خلا روحی در ما به وجود میآید و احساس این خلا، نتایج زیانباری در زندگی ما دارد.
زتدگی فردی، کاری و تک تک لحظاتی که پیش رو داریم در گرو این حس است و در صورت نبود عزت نفس قطعا از هیچ کدام از این لحظات لذت نمیبریم و تمام فکرمان به چیز دیگری معطوف میشود.
عزت نفس هر فرد ساختمانی عظیم در شهر روح اوست که برای حفظ استحکام آن در شرایط نامناسب باید پایههای قوی داشته باشد. این ساختمان دارای ۸ پایه است که با نام ارکان عزت نفس شناخته میشود.
برای داشتن عزت نفسی سالم باید این ارکان را شناخت و آنها را تقویت نمود. در واقع اگر هر یک از این ۸ مورد دچار مشکل شده و به درستی کار نکنند ساختمان عزت نفس فرد فرو میریزد.
زندگی آگاهانه، خودپذیری، فردیت، مسئولیت در قبال خود، ابراز وجود، زندگی هدفمند، یکپارچگی شخصی و عشق هشت رکن و پایه عزت نفس هستند که باید آنها را به صورت کامل بشناسید.
گروه آموزشی رضا کلاهی در این مطلب به صورت کامل ارکان عزت نفس را معرفی نموده و شما را با جزئیات آنها آشنا میکند.
شما عزیزان میتوانید نظرات و سولات خود را از طریق بخش نظرات همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
آشنایی کامل با جایگاه عزت نفس در اسلام
6.2k بازدید
-
آشنایی ۱۰۰% با عزت نفس در روانشناسی
2.84k بازدید
-
دقیقترین بررسی درمورد عزت نفس در نهج البلاغه
10.77k بازدید
-
اصلیترین نشانه های عزت نفس بالا و پایین در زندگی
2.15k بازدید
-
چگونه عزت نفس پایِین را درمان کنیم؟
1.72k بازدید
-
۹ تفاوت اصلی و مهم عزت نفس و غرور
7.79k بازدید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود خیلی خوب طبقه بندی شده بود
هم از نویسنده وهم ازشما سپاسگزارم