علائم کمبود اعتماد به نفس
علائم کمبود اعتماد به نفس در خانم ها، آقایان، کودکان و نوجوانان چه هستند؟ دلایل عدم اعتماد به نفس در نوجوانان را چه میدانید؟ عواقب نداشتن اعتماد به نفس چیست و درمان اعتماد به نفس پایین چگونه انجام میشود؟
راستش را بخواهید علائم کمبود اعتماد به نفس همیشه مشخص و واضح نیستند که بتوانید راحت آنها را شناسایی کنید. برای اینکه ریشه عدم اعتماد به نفس در افراد مختلف را بشناسید، در مطالعه این مقاله حتی یک لحظه هم تردید به دلتان راه ندهید.
شاید خواندن مطلب پیشِ رو تنها چند دقیقه از وقت گرانبهای شما را بگیرد، اما در عوض یک عمر میتوانید از اطلاعاتی که در آن مطرح میشود استفاده کنید.
آنچه در این مطلب میخوانید!
اعتماد به نفس چیست؟
راستش را بخواهید همه ما این گونه فکر میکنیم که دقیقا میدانیم اعتماد به نفس چیست. اما در واقعیت تعریفی که در ذهن عموم مردم از اعتماد به نفس وجود دارد، ناقص است.
معمولا در نظر افراد جوامع مختلف تعریف اعتماد به نفس به این صورت جا افتاده که وقتی هر شخص توانمندیهای خودش را بشناسد و روی استعدادهایش تمرکز داشته باشد میتواند اعتماد به نفس خود را تقویت کند. این تعریف شاید غلط نباشد اما کامل نیست. اگر به اعتماد به نفس از این زاویه نگاه کنیم آن را با یک یا چند بُعد محدود در وجود انسان گره زدهایم.
بیایید تعارف را کنار بگذاریم. آدمها نمیتوانند در همه زمینهها متخصص شوند و هر شخص در یک یا چند موضوع خاص استعداد دارد.
با قبول تعریف بالا باید بپذیریم آدمها تنها در شرایطی میتوانند اعتماد به نفس بالایی داشته باشند که مشغول به انجام فعالیتی متناسب با استعدادشان باشند. البته این یک شانس بزرگ است که کسی بتواند در همان حوزهای کار و تحصیل کند که علاقه و استعداد دارد، اما در عمل چنین امکانی برای همه فراهم نمیشود. دنیا آنقدرها جای ایدهآلی نیست که همیشه اوضاع آن بر وفق مراد آدمها پیش برود.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟ باید اجازه بدهیم علائم کمبود اعتماد به نفس یکی پس از دیگری در وجودمان ظاهر بشوند و به مرور قدرت کوچکترین تغییر در زندگی را از دست بدهیم؟ نه! نمیتوان به این سادگیها تسلیم شد. بشر با این شرایط نمیتواند زنده بماند.
یک روح ضعیف، جسم را نیز نابود میکند و خیلی زود انسان را به کام مرگ میکشاند. کمبود اعتماد به نفس عمر را کوتاه میکند، فرصتهای زندگی را میرباید و اگر در یک جامعه به اپیدمی تبدیل شود میتواند رشد یک کشور را متوقف کند!
بشر به امید زنده است. باور کنید این جمله یک شعار نیست. برای اینکه بتوانید شعله امید را در قلب خود روشن نگه دارید، باید اعتماد به نفس داشته باشید. اعتماد به نفس برای روح انسان مثل اکسیژن برای جسم اوست.
پس اجازه بدهید تعریف عمومی ابتدای این بخش را به این صورت تکمیل کنیم: «اعتماد به نفس یعنی اعتقاد و باور به استعدادهای خود و قابلیت گذر از سختترین مشکلات با تکیه بر توان شخصی و ارتباطات اجتماعی.»
در این حالت است که حتی میتوان اعتماد به نفس را عاملی برای امتداد نسل بشر روی این سیاره دانست. اگر اعتماد به نفس و اعتقاد درونی به جمله «ما میتوانیم» نبود، اجداد ما از آفریقا به سراسر دنیا کوچ نمیکردند و زندگی به شکل مدرن آن هرگز در زمین جاری نمیشد.
برای اینکه یک انسان متکی به نفس محسوب بشوید، الزاما نباید معتقد باشید همه چیز را میدانید و میتوانید همه مشکلات را یک تنه حل کنید. نه! آدمهای مغرور حتما اعتماد به نفس بالایی ندارند و معنای اعتماد به نفس این نیست که شما سوپرمن یا سوپرگرل هستید.
اعتماد به نفس یعنی تعمیم همان جمله مشهور مهندسهای عمران به همه امور: «یا راهی خواهم یافت، یا راهی خواهم ساخت!» وقتی خود واقعیتان را بشناسید و همانگونه که هستید بپذیرید، در زندگی آنجا که خود توانمند هستید بر مهارت و قابلیتهای درونی خویش تکیه میکنید و در مواردی که توان و تخصص ندارید بدون ناامیدی از نقاط قوت انسانهای دیگر برای رسیدن به اهدافتان کمک میگیرید.
اعتماد به نفس واقعی به عنوان زیر مجموعهای از عزت نفس که احساس کلی انسان نسبت به خودش و میزان ارزش و توانمندی او از نگاه خویش را نشان میدهد، از درون شما میجوشد و خارج از وجودتان پرورش مییابد. فقط باید به «توانستن» ایمان داشته باشید.
اعتماد به نفس پایین چه نشانههایی دارد؟
خجالتزدگی دائمی، ترس، اضطراب، سرزنش درونی و نفرت از خود، نگاه منفی به همه جنبههای زندگی، خستگی همیشگی، خواب بیش از اندازه و دوری از جمع همه میتوانند نشانههایی از یک مشکل ریشهایتر باشند.
این موارد مانند قله کوه یخ معروفی هستند که از آب بیرون زده و بدنهای تنومند درون آب دارد که دیده نمیشود. وقتی انرژی مغز انسان هدر برود همه این علائم میتوانند بروز کنند و وقتی شخص میخواهد در یک جمع کوچک حرف بزند، صدایش گویی از ته چاه به گوش میرسد و او نمیتواند تُن صدای لرزان خود را بالاتر ببرد.
اما یک نشانه بزرگ نیز برای خالی شدن باتری مغز آدمها وجود دارد، آن هم کمبود اعتماد نفس است. موقعی که ذهن انسان فرسوده و خسته باشد یکی از نخستین نشانههایی که آشکار میشود، کاهش سطح اعتماد به نفس است. البته دلیل کمبود اعتماد به نفس همیشه این موضوع نیست.
برخی از کودکان و نوجوانان به دلایل مختلف اکتسابی و ژنتیکی از فقدان اعتماد به نفس رنج میبرند. اگر علائم و نشانههای این موضوع مهم به موقع توسط اطرافیان شناسایی نشود، متاسفانه این افراد پس از دوره نوجوانی نیز با مشکل اتکا به نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند و بسیاری از فرصتهای زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی را از دست میدهند.
اما چگونه میتوانیم علائم کمبود اعتماد به نفس را در وجود خودمان و اطرافیان شناسایی کنیم؟ راههای بالا بردن سطح اعتماد به نفس چیست؟ ادامه مطلب را از دست ندهید.
کمالگرایی بیمنطق
یکی از نشانههای انسانهای بی اعتماد به نفس این است که ایدهآلها و دنیای کمالگرایانه ذهن خودشان را به زندگی واقعی انتقال میدهند. این دسته از افراد وقتی نمیتوانند در زندگی حقیقی به ایدهآلهایشان برسند، افسرده و دچار کمبود اعتماد به نفس میشوند. نگاه بیش از اندازه ایدهآل به زندگی یکی از علائم فقدان اتکا به نفس محسوب میشود.
زیرا کسی که به توان خودش اعتماد کافی دارد، در رویا سیر نمیکند و توقع ندارد همیشه همه چیز درست طبق برنامه پیش برود. انسانهای متکی به نفس با شجاعت برای اهداف خود میجنگند، از شکست ترسی ندارند و دائم یاد میگیرند و راه خودشان را اصلاح میکنند.
وحشت از تغییر
یکی از علائم کمبود اعتماد به نفس در خانم ها، آقایان، کودکان و نوجوانان ترس از تغییر است. افرادی که حتی در بدترین شرایط نیز میترسند دست به تغییر بزنند، معمولا اعتماد به نفس بالایی ندارند. منظور از تغییر حتما یک اتفاق بزرگ نیست.
به عنوان مثال اگر متوجه شدید کودک شما همیشه خود را محدود به یک یا ۲ مدل بازی خاص میکند و علاقهای به تجربه بازیها و اسباببازیهای جدید ندارد، باید این موضوع را ریشهیابی کنید.
تظاهر به فعالیت زیاد
آدمهایی که همواره تلاش میکنند خود را پرمشغله و بدون وقت خالی نشان بدهند، در حالی که در واقعیت بسیار تنها و کممشغله هستند را نیز باید در دسته انسانهای بیاعتماد به نفس قرار داد. این افراد با پنهان شدن پشت نقاب مشغله زیاد ۲ هدف را دنبال میکنند. اول اینکه به دیگران نشان بدهند متخصص، ماهر و محبوب هستند و کارهای زیادی به آنها سپرده میشود.
اما هدفِ دوم این قبیل اشخاص بهانهتراشی برای حضور نیافتن در جمعهای خانوادگی و دوستانه است. زیرا آنها لذتی از حضور در جمع نمیبرند و خود را همواره کمتر از دیگران میدانند. این افراد موفقیتهای دیگران را تا چند برابر بیشتر از واقعیت تصور میکنند و دستاوردهای خود را نادیده میگیرند.
توجیه همیشگی
مردان با اعتماد به نفس پایین بیشتر از زنان، کودکان و نوجوانان این نشانه را از خود بروز میدهند. البته این یک قاعده کلی نیست. افرادی که از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند همیشه سعی میکنند اشتباهات خود را توجیه کنند، تقصیرها را به گردن دیگران بیندازند، در برابر انتقاد موضع تدافعی دارند و با بهانهتراشی در تلاش هستند خود را از مظان کوچکترین اتهامها برهانند.
این افراد وقتی مورد انتقاد قرار میگیرند انگار چیزی در وجودشان میشکند و تا روزها بر خلقوخویشان اثر منفی میگذارد. آنها همیشه در تلاشاند به دیگران ثابت کنند آدم مهمی هستند و اصلا قدرت نه گفتن ندارند.
اغراق در توصیفات این افراد به وضوح دیده میشود و اعتماد به نفس در نظر این آدمها برابر با غرور و خودبرتربینی است. در صورتی که وقتی سطح اعتماد به نفس یک شخص طبیعی یا بالا باشد او از درون در برخی زمینهها احساس توانمند بودن دارد اما در برخی دیگر خود را متخصص نمیداند و ترجیح میدهد به دنبال شخص کاردان برای انجام آن کار بگردد.اعتماد به نفس به معنای غرور بیجا نیست و منافاتی با فروتنی ندارد.
یک فرد متکی به نفس به خودباوری درباره توانمندیهایش رسیده و نیازی ندارد خودش را به دیگران ثابت کند اما یک فرد مغرور و خودبزرگبین درست برعکس است.
ذهنخوانی و ترس از قضاوت دیگران
انسانهایی که اعتماد به نفس پایینی دارند، دائم به تفکر دیگران درباره خودشان فکر میکنند و در تلاش هستند با خواندن ذهن هر شخص در لحظه از نظر او درباره خودشان مطلع شوند. آنها همواره از قضاوت سایرین وحشت دارند و کوچکترین رفتار دوستان، خویشاوندان، همکاران و همکلاسیهای خود را تفسیر میکنند.
تفسیرهایی که بیشترشان هیچ نسبتی با حقیقت ندارند. اصلا بگذارید خودمان را راحت کنیم و بیپرده سخن بگوییم. آدمهای جامعه ۹۰ درصد به خودشان فکر میکنند و ۱۰ درصد به دیگران. حالا اینکه یک شخص چه سهمی از این ۱۰ درصد داشته باشد نیز برای خودش مبحث قابل تاملی است.
یک لحظه به رفتار روزمره خودتان فکر کنید. چقدر به ظاهر دیگران، حرفهایشان و رفتار آنها وقتی به طور مستقیم به شما مربوط نباشد فکر میکنید؟ مطمئن هستیم پاسخ این سئوال در ذهن بسیاری از افراد یک صفر گنده است!
انقباض عضلات
اگر کمی درباره زبان بدن اطلاعات داشته باشید، به سادگی میتوانید از نوع نشستن و ایستادن افراد متوجه سطح اعتماد به نفس آنها شوید. آدمهایی که نسبت به توان خودشان مطمئن نیستند در بیشتر مواقع دست به سینه میایستند یا حین نشستن پاهایشان را ناخودآگاه ضربدری به هم چفت میکنند.
وقتی احساس میکنید کسی همیشه به شکلی معذب مینشیند و عضلات منقبض دارد، باید او را کاندیدای خوبی برای شناسایی به عنوان یک انسان بی اعتماد به نفس بدانید. همچنین موقعی که شخصی در یک جلسه، کلاس درس یا جمع دوستانه دائم با تلفن همراه خود کار میکند، نظری در جمع نمیدهد و نگاهش را از دیگران میدزد تا مخاطب قرار نگیرد بدون تردید اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد.
اگر این نشانهها را در خودتان شناسایی کردید، باید تلاش کنید حتما در جمعهای دوستانه تلفن همراهتان را کنار و دور از خود بگذارید و در بحثها شرکت کنید.
اصلا مهم نیست نظری که میدهید، درست است یا غلط. مهم این است که بتوانید نظر خود را بدون لکنت زبان در میان دوستان بیان کنید و بهانهای برای جدا کردن ذهن خود از جمع نداشته باشید.
وقتی توانستید این مشکل را در جمع دوستان حل کنید، باید بکوشید آن را در جلسات و کلاسهای آموزشی نیز از بین ببرید. پیش مطالعه درباره موضوع جلسات و کلاسها میتواند توانایی و در نتیجه اعتماد به نفس شما را در زمان برگزاری آنها افزایش بدهد.
بیتفاوتی و عقیده خنثی
آدمهایی که اعتماد به نفس بالایی ندارند همیشه با همه موافقند. این افراد خیلی زود و با هر ندای مخالف تغییر نظر میدهند، حتی در مهمترین امور زندگی برای دفاع از خود و متقاعد کردن دیگران زمانی صرف نمیکنند و زود عقب مینشینند.
این قبیل آدمها از اظهار نظر و ابراز وجود میترسند و حتی وقتی از آنها تعریف میشود در تلاش هستند به طرف مقابل ثابت کنند سخت در اشتباه است و آنها لایق تحسین نیستند!
مورد آخر یکی از قویترین علائم کمبود اعتماد به نفس در نوجوانان و حتی انسانهای بالغ است. آدمهایی که نسبت به آنچه در اطرافشان میگذرد بیتفاوتاند و با همه مسائل خنثی برخورد میکنند نیز معمولا کمبود اعتماد به نفس دارند.
انسانهایی که خیلی زود تسلیم میشوند و رمقی برای درگیر شدن با مشکلات ندارند، در واقعیت با افکار منفی و فرسودگی ذهنی انرژی مغز خود را آنقدر تحلیل بردهاند که دیگر نایی برای مبارزه ندارند. این افراد معمولا از فقدان یا کمبود اعتماد به نفس در عذاب هستند.
نیاز به تائید
یکی از مهمترین علائم کمبود اعتماد به نفس در خانم ها، آقایان و هر فرد در هر سنی نیاز شدید به تائید از سوی دیگران است. البته این نیاز کموبیش در وجود همه کودکان و نوجوانان وجود دارد اما هرگز نباید حالت افراطی به خود بگیرد.
زیرا وقتی یک کودک دائم به دنبال تائید دیگران باشد، باید تست کمبود اعتماد به نفس را برای او انجام داد و در صورت مثبت بودن نتیجه به فکر چاره افتاد. البته کودکان و نوجوانان برای رشد اعتماد به نفس خود در زمینههای مختلف نیازمند میزان مشخصی از تائید و تشویق هستند.
مقایسه خود با دیگران
از جمله علائم کمبود اعتماد به نفس در نوجوانان میتوان به مقایسه دائمی خود با دیگران اشاره کرد. البته این موضوع مختص نوجوانان نیست و در افراد بزرگسال و میانسالی که در زندگی به آنچه علاقه داشتهاند نرسیدهاند نیز دیده میشود.
چنین افرادی نیاز به مشاوره و تراپی دارند تا تفاوتهای زندگی خود با دیگران را درک کنند و به این نتیجه برسند که زندگی هر شخص منحصربهفرد است.
مشاوره و حضور در دورههای آموزشی مهارتهای فردی موسسات معتبری مانند گروه آموزشی کلاهی به این افراد کمک زیادی خواهد کرد تا استعداد خود را بیابند، به خودشناسی و حس ارزشمند بودن برسند و به جای مقایسه خودشان با دیگران، روی موفقیت متمرکز شوند.
آرایش و توجه افراطی به ظاهر
آدمهای کم اعتماد به نفس همواره سعی میکنند ظاهر خود را به شدت آراسته نگه دارند. تا جایی که این حس در وجود آنها تبدیل به یک وسواس مزمن میشود.
این قبیل آدمها معمولا خموده و بدون انگیزهاند و مثل یک ربات زیبا در جامعه حرکت میکنند. کسانی که اعتماد به نفس خوبی دارند از درون احساس توانمند بودن میکنند. این افراد بهقاعده بهداشت و آراستگی را رعایت میکنند و همیشه درگیر انتخاب لباس و آرایش خود نیستند. چنین افرادی خودشان را با همه ضعفها و قوتها پذیرفتهاند.
آنها میدانند در چه زمینههایی توانایی دارند و با اعتماد به نفس کافی میتوانند به آن ورود کنند و در چه زمینههایی از توان و مهارت لازم برخوردار نیستند. ضعف شما میتواند قوت دیگری باشد و ضعف او قوت شما. پس هیچکس کامل نیست و به قول معروف «همه چیز را همگان دانند».
رفتارهای عصبی و عذرخواهی دائم از دیگران
از جمله علائم کمبود اعتماد به نفس نشان دادن حالتهای عصبی در شرایط مختلف و حتی بدون دلیل است. اما جالب است که همین آدمهای عصبی بیشتر خودشان را مورد سرزنش قرار میدهند و بدرفتاری و عصبانیتهایشان متوجه خود آنهاست نه دیگران!
حتی برخی از آنها عادت دارند مرتب و بیدلیل از سایرین معذرت بخواهند. رفتارهای متناقضی که وقتی آنها را به یکدیگر ارتباط میدهید به یک سرنخ مهم میرسید: «فقدان اعتماد به نفس کافی!»
آیا پول اعتماد به نفس انسانها را تقویت میکند؟
در پاسخ به این سئوال اجاز بدهید هم بگوییم بله و هم خیر! پیچیده شد، نه؟ بگذارید رک و روراست حرفمان را بزنیم. واقعیت این است که پول شرط کافی برای خوشبختی و احساس خوب به زندگی نیست اما شرط لازم برای اتکا به نفس و یک زندگی آرام به حساب میآید.
بدون تردید با مثبتاندیشی سمی و نگاه الزاما مثبت به همه چیز و همه کس نمیتوان اعتماد به نفس را افزایش داد و حتی پولدار شد. اما همه میدانیم هیچ شرافتی در فقر نیست.
به دنبال ثروت بادآورده و بالا بردن میزان اعتماد به نفس خود با سرعت موشکهای اسپیسایکس نباشید. احساس خوشبختی و پولدار شدن نیاز به کوشش دارد، اما تلاش هوشمندانه. خوشبختی یک احساس درونی است و با پول تنها میتوانید زمینه را برای بالا بردن اعتماد به نفس خود فراهم کنید.
اما احساس ارزش درونی که همراه با حس توانمندی عزت نفس را میسازند با پول قابل خریداری نیست. موفقیت در زندگی و کار از مسیر تناسب میگذرد و نمیتوان تنها با ثروت به اعتماد به نفس پایدار دست پیدا کرد. چه بسیارند انسانهای ثروتمندی که اعتماد به نفس آنها وابسته به پولشان است و از درون احساس ارزشمند بودن نمیکنند و در مقابل تعداد آدمهای بیپولی که از درون احساس ارزش و توانمندی یا عزت نفس دارند اصلا کم نیست.
پیشنهاد میکنیم برای اینکه در اینباره اطلاعات بیشتری کسب کنید مقاله «یک تحلیل خوب، عامل موفقیت در زندگی» و «سلسله مقالات موفقیت و هوش مالی» را بخوانید.
ریشه عدم اعتماد به نفس کجاست؟
اگر بخواهیم صادق باشیم باید اعتراف کنیم که نمیتوان در این مورد یک حکم کلی داد. برخی به دلایل محیطی و اکتسابی به مرور اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و گروه دیگر به علت مسائل وراثتی و ژنتیکی متکی به نفس نیستند.
اما در اکثریت قریب به اتفاق موارد، رد پایی از عوامل آسیبرسان به اعتماد به نفس افراد در کودکی یافت میشود. والدین و معلمهای سختگیر، شکستهای تحصیلی مقطع ابتدایی، دوستان و همکلاسیهای بدذات، تجربه یک دوره تنهایی طولانی، مصرف طولانیمدت داروهای افسردگی و مواد مخدر، شکستهای عاطفی، تخریبهای شغلی ناشی از سبک مدیریت کلاسیک مدیران نالایق و مواردی از این دست طی کودکی، نوجوانی و جوانی یک انسان میتوانند روی سطح اعتماد به نفس او در ادامه زندگی اثر منفی بگذارند.
نتیجهگیری
علائم کمبود اعتماد به نفس در خانم ها، آقایان، نوجوانان و حتی کودکان متفاوت است. دلایل این کمبود نیز در افراد مختلف میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد.
اما نشانههای عمومی فقدان یا کمبود اعتماد به نفس در مواردی چون قبول بی چون و چرای نظرات و عقاید دیگران، کمالگرایی، نفرت از خود، نیاز به تائید، دوری از جمع و مقایسه دائمی خود با دیگران قابل مشاهده است.
البته همه کسانی که از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند تمام این نشانهها را ندارند. یک یا چند مورد از این علائم میتوانند دلیل مناسبی برای تشخیص مشکل کمبود اعتماد به نفس در یک فرد باشند.
از سوی دیگر همیشه با این علائم نمیتوان انسانهایی که از کمبود یا عدم اعتماد به نفس رنج میبرند را شناسایی کرد. روان آدمی آنقدر پیچیده است که گاهی به این سادگیها نمیشود از دنیای تودرتوی آدمها سر در آورد.
از لاک خودت بیرون بیا!
اگر حتی یکی از نشانههایی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم را در وجود خود یا اطرافیان مشاهده میکنید، بهترین راه چاره دریافت مشاوره تخصصی است. اما برای شروع میتوانید از دورههای رایگان گروه آموزشی رضا کلاهی استفاده کنید و با ترمیم اعتماد به نفس خود به کسبوکارتان انرژی تازهای ببخشید. از لاک خودتان بیرون بیایید. ارتباط با خدا و خواندن ذکر و دعاهای مرتبط را برای افزایش اعتماد به نفس خود از یاد نبرید. شما شایسته بهترینها هستید.
Refrences:
دیدگاهتان را بنویسید